توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.
توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.
توانمند سازی کارکنان برای رشد یک تجارت پایدار مهم است. در حالی که بسیاری از شرکت ها ممکن است از سخت کوشی و فداکاری یک یا دو کارآفرین زمین بخورند، رشد واقعی محصول چندین نفر است که با هم کار می کنند. "ضرب" خود (در مقابل یک طرز فکر دقیق رهبر پیرو) قدرت و توانایی های سازمان شما را چند برابر می کند.
توانمند سازی کارکنان یک فرهنگ است. این امر به افزایش اعتماد، ارتباط روشن و تفویض اختیارات استراتژیک نیاز دارد. برای توانمند سازی کارمندان، مراحل زیر را در نظر بگیرید:
تفویض اختیار برای برداشتن کارهای سخت از روی صفحه شما اغلب کوته بینانه است و فرصتی را برای تقویت و تقویت تیم شما از دست می دهد. درعوض، با هدف رشد و توسعه توانایی ها و مسئولیت های کارمندان خود، نماینده خود را انتخاب کنید.
مرزهایی را تعیین کنید که کارمندان شما در آن آزاد هستند. با تعیین انتظارات واضح (اما نه مدیریت خرد آنها)، به کارمندان خود اجازه می دهید تا تصمیم بگیرند در حالی که اطمینان حاصل می کنید تصمیمات با اهداف شرکت مطابقت دارد.
اشکالی ندارد اگر کارمندی از همان معنی که شما استفاده می کنید از نقطه A به نقطه B نرسد. هنگام تفویض اختیار، بپذیرید که این ممکن است به معنای آن باشد که کارمند شما وظیفه شما را متفاوت از آنچه شما انجام می دهید، انجام دهد. کنترل را کنار بگذارید، از مدیریت خرد خودداری کنید و بپذیرید که ممکن است راه شما تنها (یا بهترین) راه برای تکمیل یک پروژه نباشد.
بسیاری از رهبران شکایت دارند که هنگامی که برای اولین بار اجرای اقدامات توانمندسازی کارکنان را در سازمان خود آغاز می کنند، باز هم کارمندان را به دفتر خود می آورند و انتظار دارند مشکلاتشان برای آنها به طور جادویی حل شود. درعوض، ابزارها، منابع و هیئت مدیره ایده پردازی را ارائه دهید.
هنگام ارائه اطلاعات درباره یک پروژه، در مورد بازخوردی که ارائه می دهید متفکر و مشخص باشید. گفتن اینکه کسی "کار خوبی" انجام داده است به او هدفی نمی دهد که چه کاری را باید در آینده ادامه دهد. درباره عملکردها یا نگرشهایی که دوست دارید تکرار شود و تاثیری که بر دیگران گذاشته است، مشخص باشید.
در صورت امکان، کارمندان خود را در تصمیم گیری و تعیین هدف قرار دهید. اگر آنها نمی توانند در این فرایندهای مقدماتی دخیل باشند، برای شنیدن ایده ها و نظرات آنها آزاد باشید. پذیرای ایده های جدید نه تنها می تواند به توانمندی کارمندان کمک کند، بلکه می تواند سازمان شما را در برابر ایده های جدید عالی باز کند.
این برای کارمندان اهمیت بیشتری پیدا می کند که احساس کنند در ساختن چیزی برخلاف دندانه دار دیگری که در چرخ است کمک می کنند. با برقراری ارتباط واضح چشم انداز سازمان و چگونگی همکاری یک تیم و افراد آن در این چشم انداز، با آگاهی از اینکه سهم آنها باعث ایجاد تغییر می شود، به کارمندان خود قدرت می دهید.
نشان دادن قدردانی از کارهایی که به خوبی انجام شده است این احتمال را می دهد که یک شخص دوباره این کار را انجام دهد (و حتی بهتر از آن انجام دهد). همچنین آنها را تشویق می کند تا به نوآوری، اقدام و حل مشکلات ادامه دهند. با تشکر از شما بخیل نباشید.
چرا باید کارمندان را توانمند کنید؟ به تیم رویایی خود فکر کنید. آیا این دسته از اسب های کاری هستند که دقیقاً همان چیزی را که شما می گویید انجام می دهند (نه بیشتر و نه کمتر)؟ یا این تیمی متشکل از متخصصان آگاه هستند که ابتکار عمل می گیرند و از مهارت های خود برای حل مسئله، نوآوری و کمک به شرکت در دستیابی به یک هدف مشترک استفاده می کنند؟
ما حدس می زنیم این دومی باشد. در حالی که شرکت شما تحت مدیریت مستقیم شما به احتمال زیاد می تواند به رشد مشخصی دست یابد، رشد واقعی و پایدار شرکت تیمی توانمند از کارمندان توانمند را می گیرد.