5 مهم برای داشتن یک مشاور مدیریت دلیل

ما بسیاری از دلایل بزرگ می شود یک مشاور مدیریت (و برخی دلایل نه چندان خوب) کشف، و این زمینه به طور فزاینده مردمی شود. به نظر می رسد اخیراً علاقه بسیاری از پزشکانی که می خواهند مشاور مدیریت شوند ، وجود دارد. دلایل بسیار زیادی برای آزمایش این مسیر شغلی وجود دارد (و برخی از دلایل نه چندان خوب). مانند هر صنعت رقابتی، تقاضای بیش از شغل در دسترس وجود دارد، بنابراین داشتن یک شور و شوق برای آن را به شما لبه وجود دارد.

1. اعداد و داده های کمی دنیای شما را تکان می دهد

مشاور مدیریت عاشق شماره هستند! آیا شما فردی هستید که در موقعیت های تصادفی به اعداد فکر می کنید؟

آیا به عنوان مثال به یک رستوران می روید و فکر می کنید "یک عصر چه سودی می برد؟" سپس ، شروع به انجام محاسبات در ذهن خود کنید. هزینه متوسط ​​برای هر نفر ، هزینه کارکنان ، هزینه مواد اولیه ، اجاره ، روشنایی و غیره

شما نظر من را می گیرید. این چیزی نیست که قایق همه را تکان دهد ، اما شما را مجذوب خود می کند.

2. شما عاشق کار روی پروژه های مختلف هستید

مشاوره مدیریت شامل کار پروژه با مشتریان مختلف است. این به این معنی است که شما در کار روزانه خود تنوع خواهید داشت.

به همان اندازه از این شغل مستلزم کار با مشتریان، این بدان معنی است که مقدار مشخصی از سفر اجتناب ناپذیر است (این میزان ممکن در باشد یا در خارج از بریتانیا). اگر شما از آن نوع اشخاصی هستید که دوست دارد سفر، می شود با انجام هفته همین در هفته و عشق صحبت به افراد مختلف در همه زمان ها خسته؛ پس مشاوره مدیریت ممکن است برای شما باشد.

3. شما فکر می کنید یک روز در حال اداره کسب و کار خود هستید یا در داخل صنعت مالی حرکت می کنید

کار در شرکت مشاوره مدیریت را می توان یک حرکت استراتژیک دانست. چند سال در آن کار کنید ، تجربه ای کسب کنید و سپس با تمام ابزارهای مورد نیاز و شبکه ای از مخاطبین ارزشمند مسلح شوید ، می توانید به تنهایی شاخه های خود را گسترش دهید.

اگر بتوانید به آنجا بروید ، بویژه 3 شرکت بزرگ درهای زیادی را به روی شما باز می کنند. با گفتن این موارد ، هر تجربه در یک شرکت مشاوره ارزشمند است. این به شما کمک می کند دنیای تجارت و تجارت را درک کنید.

4. ساختار، شرکت های بزرگ محیط کار را برای شما

مشاوره مدیریت یک محیط شرکتی است. این بدان معنی است (و این ممکن است از یک شرکت به شرکت دیگر متفاوت باشد) اینکه شما ساعتهای طولانی کار می کنید ، با لباس می روید و یک سلسله مراتب وجود دارد و امیدوارم از نردبان شغلی بالا بروید.

اگر در کار خود مهارت دارید ، می توانید به سرعت پیشرفت کنید. اگر شما در این زمینه مهارت ندارید ، خوب ... اگر شما رک و بی پرده می دانید، شما می خواهید انعطاف پذیری بیشتر با کار خود، ممکن است این کار برای شما مناسب نیست.

5. شما آن را جستجو کرده اید ، می دانید مشاوره مدیریت چیست و فکر کنید که آن را دوست دارید

به نظر می رسد این یک نکته واضح است اما پزشکان با من تماس می گیرند که به نظر نمی رسد بدانند مشاوره مدیریت چیست. یا اینکه انواع مختلفی از شرکت ها وجود دارد. و انواع مختلف مشاوره (استراتژیک ، عملیاتی و غیره)!

 

آیا برای مشق شب خود را برای اولین بار - در منابع آنلاین وجود دارد، کتاب شما می توانید خرید، مردم شما می توانید در مورد آن صحبت کنید. اگر همه این کارها را انجام داده اید و هنوز مطمئن هستید که این کار برای شما مناسب است ، ادامه دهید. شما می شود خیلی بیشتر متقاعد در مصاحبه اگر شما به طور کامل آماده کرده ایم و در سراسر به عنوان پرشور.

برخی از دلایل اینکه مشاور مدیریت نباشید:

·         شما فقط می خواهید NHS را ترک کنید - این جواب خوبی در مصاحبه نیست. شما به دلایل مثبتی نیاز دارید که می خواهید آنجا باشید.

·         شما وجود دارد برای پول - حقوق و دستمزد حداقل در آغاز راه است که نمی شود که بالاتر از حد از شما به عنوان یک دکتر به دست آورند.

·         بقیه این کار را می کنند - باز هم ، همه متفاوت هستند. کارهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید.

مدیریت استراتژیک چیست و چه مزیت هایی را به همراه دارد؟

مدیریت استراتژیک عبارت است از برنامه ریزی ، نظارت ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مداوم کلیه موارد ضروری که یک سازمان برای تحقق اهداف و اهداف خود نیاز دارد. تغییر در محیط های کاری سازمان ها را ملزم می کند استراتژی های موفقیت خود را دائماً ارزیابی کنند. فرایند مدیریت استراتژیک به سازمانها کمک می کند تا وضعیت موجود خود را ارزیابی کنند ، استراتژی های خود را بیرون بیاورند ، آنها را مستقر کنند و اثربخشی استراتژی های مدیریت پیاده شده را تجزیه و تحلیل کنند.

استراتژی های مدیریت استراتژیک از پنج استراتژی اساسی تشکیل شده اند و بسته به محیط پیرامونی می توانند در اجرا متفاوت باشند. کاربرد مدیریت استراتژیک در سازمانها هم برای سیستم عاملهای داخلی و هم برای سیستم عاملهای تلفن همراه اعمال می شود.


مزایای مدیریت استراتژیک

به طور کلی تصور می شود که کاربرد مدیریت استراتژیک در سازمانها دارای منافع مالی و غیرمالی است. یک فرایند مدیریت استراتژیک به یک سازمان و رهبری کمک می کند تا در مورد آینده خود با انجام مسئولیت اصلی هیئت مدیره ، فکر و برنامه ریزی کنند. مدیریت استراتژیک هدفی را برای سازمان و کارکنان آن تعیین می کند. بر خلاف برنامه های استراتژیک یکبار انجام شده ، مدیریت استراتژیک موثر به طور مداوم فعالیت های یک سازمان را برنامه ریزی ، نظارت و آزمایش می کند ، در نتیجه بهره وری عملیاتی ، سهم بازار و سودآوری بیشتر حاصل می شود.

مفاهیم مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک مبتنی بر درک صحیح سازمان از ماموریت آن است. چشم انداز آن برای جایی که می خواهد در آینده باشد ؛ و ارزشهایی که اقدامات آن را راهنمایی می کند. این فرایند نیاز به تعهد به برنامه ریزی استراتژیک دارد ، زیرمجموعه ای از مدیریت تجارت که شامل توانایی سازمان در تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است. برنامه ریزی استراتژیک همچنین شامل برنامه ریزی تصمیمات استراتژیک ، فعالیت ها و تخصیص منابع مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف است.

داشتن یک فرآیند مشخص برای مدیریت استراتژی های یک موسسه ، به سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات منطقی بگیرند و اهداف جدید را سریعاً توسعه دهند تا همگام با فناوری در حال پیشرفت ، شرایط بازار و تجارت باشند. بنابراین ، مدیریت استراتژیک می تواند به یک سازمان در به دست آوردن مزیت رقابتی ، بهبود سهم بازار و برنامه ریزی برای آینده خود کمک کند.

پنج مرحله از فرآیند مدیریت استراتژیک

مکاتب مختلفی در مورد چگونگی انجام مدیریت استراتژیک وجود دارد و دانشگاهیان و مدیران چارچوب های بسیاری را برای هدایت روند مدیریت استراتژیک ایجاد کرده اند. به طور کلی ، این فرآیند معمولاً شامل پنج مرحله است:

  • · ارزیابی جهت استراتژیک فعلی سازمان ؛
  • · شناسایی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف داخلی و خارجی ؛
  • · تدوین برنامه های عملیاتی
  • · اجرای برنامه های عملیاتی و
  • ارزیابی برنامه های عملیاتی تا چه درجه ای موفقیت آمیز بوده و ایجاد تغییرات در صورت عدم تولید نتایج مطلوب.

ارتباطات م ،ثر ، جمع آوری داده ها و فرهنگ سازمانی نیز سهم مهمی در روند مدیریت استراتژیک دارند - به ویژه در شرکت های بزرگ و پیچیده. عدم ارتباط و فرهنگ سازمانی منفی می تواند منجر به عدم انطباق در برنامه مدیریت استراتژیک سازمان و فعالیت های انجام شده توسط واحدهای مختلف تجاری و ادارات شود. (به ارزش فرهنگ سازمانی نگاه کنید.) بنابراین ، مدیریت استراتژی شامل تجزیه و تحلیل تصمیمات تجاری چند کاره قبل از اجرای آنها برای اطمینان از همخوانی آنها با برنامه های استراتژیک است.


انواع استراتژی های مدیریت استراتژیک

انواع استراتژی های مدیریت استراتژیک با گذشت زمان تغییر کرده اند. رشته مدرن مدیریت استراتژیک ریشه در دهه 1950 و 1960 دارد. از متفکران برجسته این حوزه می توان به پیتر دراکر (Peter Drucker) اشاره کرد ، گاهی اوقات به عنوان پدر بنیانگذار مطالعات مدیریت نیز شناخته می شود. از جمله مشارکت های وی این ایده اساسی بود که هدف از تجارت ایجاد مشتری است و آنچه مشتری می خواهد تعیین می کند که یک کسب و کار چیست. وظیفه اصلی مدیریت ، بهینه سازی منابع و ایجاد توانایی در کارمندان برای پاسخگویی موثر به نیازها و ترجیحات در حال تکامل مشتری است.

رهبری و مدیریت فناوری اطلاعات

توضیح مختصری درباره اینکه چگونه یک رهبر مشترک و استراتژیک در عصر اطلاعات باشید.

در دهه 1980 ، یک استاد دانشکده تجارت هاروارد به نام تئودور لویت ، استراتژی متفاوتی را با تمرکز بر مشتری ایجاد کرد. این استراتژی با تأکید قبلی بر تولید متفاوت بود - یعنی ایجاد یک محصول با کیفیت بالا موفقیت را تضمین می کند.

4 اصل مهم برای طراحی ساختار سازمانی

به نظر می رسید یک تولید کننده الکترونیک جهانی در یک سازمان دائمی از سازماندهی مجدد زندگی می کند. معرفی خط جدیدی از دستگاه های ارتباطی برای بازار آسیا نیاز به تغییر جهت عملکرد، فروش و پشتیبانی آن دارد. مهاجرت به برنامه های تجاری مبتنی بر ابر، خواستار تغییراتی در سازمان فناوری اطلاعات است. در مجموع، طی 10 سال شش بار دوباره سازماندهی شده بود.

اما ناگهان این شرکت با چالشی متفاوت روبرو شد. به دلیل وجود فناوری های جدیدی که وارد گروه خود شده و تغییر در انتظارات مشتری، مدیر عامل تصمیم گرفت از یک مدل تجاری مبتنی بر محصول به یک مدل مشتری مدار تغییر کند. این به معنای ساماندهی دوباره بود، اما این یکی متفاوت بود. این باید فراتر از تغییر خطوط و جعبه ها در یک نمودار سازمان باشد. این باید اساسی ترین عناصر سازمانی شرکت را تغییر دهد: چگونگی تصمیم گیری افراد در شرکت، اتخاذ رفتارهای جدید، پاداش عملکرد، توافق در مورد تعهدات، مدیریت اطلاعات، درک این اطلاعات، تخصیص مسئولیت و ارتباط با یکدیگر. تیم رهبری نه تنها از طرح جامعی برخوردار نبودند - بلکه آنها نمی دانستند از کجا شروع کنند.

این وضعیت معمولی تر می شود. در هجدهمین نظرسنجی سالیانه PwC از مدیران ارشد اجرایی، که در سال 2014 انجام شد، بسیاری از مدیران عامل پیش بینی کرده اند که در طی 5 سال آینده اختلالات قابل توجهی در تجارت خود به عنوان یک نتیجه از روند جهانی رخ دهد. یکی از این روندها، که 61 درصد از پاسخ دهندگان به آن اشاره کردند، افزایش رقابت بود. همان نسبت پاسخ دهندگان پیش بینی تغییر در رفتار مشتری ایجاد اختلال. پنجاه درصد گفتند که انتظار تغییر در کانال های توزیع را دارند.

 از آنجا که مدیران عامل به دنبال بهترین روش طراحی ساختار سازمانی از این روندها هستند، آنها نیاز به تغییر طرح سازمان خود را تشخیص می دهند. اما برای موفقیت در طراحی مجدد آن، یک شرکت باید تغییرات خود را تا حد ممکن موثر و بدون درد انجام دهد، به گونه ای که با استراتژی خود همسو باشد، باعث نیرو کارمندان شود، قابلیت های متمایز ایجاد کند و جذب مشتری را آسان تر کند.

امروزه میانگین تصدی مدیر عامل یک شرکت جهانی حدود پنج سال است. بنابراین، یک سازماندهی مجدد عمده فقط یکبار در دوره آن رهبر اتفاق می افتد. رئیس اجرایی مجبور است اولین بار اصلاحیه را درست انجام دهد. او فرصت دیگری پیدا نخواهد کرد.

رئیس اجرایی مجبور است اولین بار اصلاحیه را درست انجام دهد. او فرصت دیگری پیدا نخواهد کرد.

اگرچه هر شرکتی متفاوت است و هیچ فرمول مشخصی برای تعیین طراحی مناسب برای سازمان شما وجود ندارد، ما 10 اصل راهنما را که برای هر شرکتی اعمال می شود، شناسایی کرده ایم. اینها با استفاده از تغییرات در طراحی سازمان برای بهبود عملکرد در بیش از 400 شرکت در سراسر صنایع و جغرافیاها، با سالها تحقیق و عمل در PwC و Strategy و این اصول اساسی راه را برای رهبرانی نشان می دهد که استراتژی های آنها نوع متفاوتی از تشکیلات امروزی را می طلبد.

بخشودگی گذشته را اعلام کنید

طراحی سازمان باید با بازتاب خود شرکت آغاز شود: احساس شما در هدف چیست؟ چگونه برای مشتریان، کارمندان و سرمایه گذاران خود تفاوتی ایجاد خواهید کرد؟ چه چیزی شما را از دیگران و حالا و در آینده متمایز خواهد کرد؟ چه توانایی های متمایز کننده ای به شما امکان می دهد ارزش پیشنهادی خود را طی دو تا پنج سال آینده ارائه دهید؟

 

برای بسیاری از رهبران مشاغل، پاسخ دادن به این سالات به معنای فراتر رفتن از منطقه راحتی شما است. شما باید یک جهت جسورانه تعیین کنید، سازمان را به سمت آن هدف هدایت کنید و هر کاری را که انجام می دهید بر این اساس اولویت بندی کنید. حفظ دیدگاه آینده نگرانه بسیار مهم است.

ما دیده ایم که تعداد زیادی از ابتکارات طراحی سازمان نمی توانند تفاوتی ایجاد کنند زیرا مدیران ارشد درگیر بحث در مورد جوانب مثبت و منفی سازمان قدیمی شدند. با اعلام "عفو گذشته" از این وضعیت جلوگیری کنید. در مجموع، صریحاً تصمیم بگیرید که نه مقصر را سرزنش خواهید کرد و نه سعی در توجیه طرحی که امروز وجود دارد یا هر سازمانی از گذشته طراحی کرده است. وقت آن است که حرکت کنیم. این نوع تلفظ ممکن است ساده به نظر برسد، اما برای حفظ تمرکز بر استراتژی جدید به طرز شگفت انگیزی مثر است.

2. طراحی با "DNA".

طراحی سازمان می تواند غیر ضروری پیچیده به نظر برسد. با این وجود چارچوب مناسب می تواند به شما در رمزگشایی و اولویت بندی عناصر لازم کمک کند. ما iden داریم

هشت بلوک ساختمانی جهانی را که مربوط به هر شرکتی است، صرف نظر از صنعت، جغرافیا یا مدل تجاری، مشخص کرد. این بلوک های ساختمانی عناصری هستند که برای طراحی خود قرار داده اید (نگاه کنید به شکل 1).

بلوک ها به طور طبیعی در چهار جفت مکمل قرار می گیرند که هر یک از یک عنصر ملموس (یا رسمی) و یک عنصر نامشهود (یا غیررسمی) تشکیل شده اند. تصمیمات با هنجارها (حاکم بر نحوه عملکرد افراد)، انگیزه دهنده ها با تعهدات (عوامل حاکم بر احساسات مردم در مورد کار آنها)، اطلاعات با ذهنیت ها (حاکم بر نحوه پردازش دانش و معنا) و ساختار با شبکه ها (حاکم بر چگونگی آنها) اتصال) با استفاده از این عناصر و در نظر گرفتن تغییراتی که در هر جفت مکمل مورد نیاز است، می توانید طرحی را ایجاد کنید که کل شرکت شما را ادغام کند، به جای اینکه آن را از هم جدا کند.

ممکن است وسوسه شوید که همزمان با هر هشت بلوک سازنده تغییراتی ایجاد کنید. اما بسیاری از مداخلات همزمان می تواند به طرق غیرمنتظره ای برهم کنش داشته و منجر به عوارض جانبی ناخوشایند شود. تعداد کمی از تغییرات را انتخاب کنید - حداکثر پنج مورد - که به نظر شما بیشترین تأثیر اولیه را خواهد داشت. حتی چند تغییر می تواند تغییرات زیادی را در بر داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است لازم باشد طراحی انگیزه دهندگان از یک عملکرد به عملکرد دیگر متفاوت باشد. افراد در فروش ممکن است بیشتر تحت تأثیر پاداش های پولی قرار بگیرند، در حالی که کارکنان تحقیق و توسعه ممکن است مدل شغلی را با فرصت هایی برای پروژه های خودگردان و همکاری و آموزش خارجی ترجیح دهند.

3. ساختار را آخرین بار اصلاح کنید، نه اول

رهبران شرکت می دانند که نمودار سازمانی فعلی آنها لزوماً نحوه انجام کارها را ضبط نمی کند - در بهترین حالت یک تقریب مبهم است. با این وجود هنوز هم ممکن است در دام مشترکی بیفتند: فکر کردن با تغییر ساختار سازمان، مشکلات تجاری آنها را برطرف می کند.

ما نمی توانیم آنها را سرزنش کنیم - به هر حال، نمودار سازمان به نظر قوی ترین وسیله ارتباطی در اطراف است. همچنین دارای وزن عاطفی است، زیرا روابط گزارشگری را تعریف می کند که ممکن است افراد آنها را دوست داشته یا از آنها متنفر باشند. اما سلسله مراتب شرکت، به ویژه هنگامی که تغییرات در نمودار سازمان جدا از تغییرات دیگر ایجاد شود، تمایل دارد که به تعادل قبلی خود برگردد. می توانید لایه های مدیریتی را به میزان قابل توجهی حذف کرده و به طور موقت هزینه ها را کاهش دهید، اما خیلی زود لایه ها دوباره وارد شده و سودهای کوتاه مدت از بین می روند.

در طراحی مجدد سازمان، به یک باره فرم جدیدی برای سازمان تنظیم نمی کنید. شما در حال تعیین دنباله ای از مداخلات هستید که شرکت را از گذشته به آینده سوق می دهد. ساختار باید آخرین چیزی باشد که تغییر می دهید: سنگ قبر، نه سنگ بنای آن دنباله. در غیر این صورت، تغییر خود را حفظ نخواهد کرد.

ارزش این روش را اخیراً با یک تولید کننده کالاهای صنعتی دیدیم. در گذشته، این سازمان مجدداً سازماندهی هایی را انجام داده بود که تقریباً فقط بر ساختار متمرکز بودند، بدون آنکه هرگز به پیشرفت اجرای رهبران آن دست یابد. سپس خطرات بالاتر رفت: رقبای سریع الرشد از آسیا ظهور کردند، پیشرفتهای فنی چرخه های محصول را فشرده کردند و مدلهای جدید تجاری ظاهر شدند که توزیع کنندگان را دور می زدند. این بار، این شرکت به جای ترسیم مجدد خطوط و جعبه ها، به دنبال درک عوامل سازمانی بود که در گذشته پاسخ های آن را کند کرده بود. در نحوه تصمیم گیری و اجرای تصمیمات و در نحوه جریان اطلاعات مشکلاتی وجود داشت. بنابراین، اولین تغییرات در توالی مربوط به این عناصر سازنده بود: حذف جلسات غیرمولد (اطلاعات)، روشن شدن پاسخگویی در ساختار ماتریس (تصمیمات و هنجارها) و تغییر نحوه پاداش دادن به افراد (مشوق ها). تا زمانی که شرکت برای تنظیم نمودار سازمان آماده بود، بیشتر عوامل مشکل برطرف شده بود.

4. از استعدادهای برتر نهایت استفاده را ببرید

 استعداد در هنگام طراحی سازمانی یک عامل حیاتی است اما اغلب نادیده گرفته می شود. ممکن است تصور کنید که شخصیت و قابلیت های اعضای تیم اجرایی موجود تأثیر زیادی بر طراحی نخواهد داشت. اما در واقعیت، شما باید از موقعیت های افرادی استفاده کنید که آنها را به خود مشغول کنند. به عبارت دیگر، مهارتهای فنی و زیرکی مدیریتی افراد کلیدی را در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که این رهبران مجهز به تقویت همکاری و توانمندسازی مورد نیاز افراد زیر آنها هستند.

شما باید اطمینان حاصل کنید که بین توانایی های شما و استعداد رهبری شما وجود دارد. به عنوان مثال، اگر شما بر اساس نوآوری و توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات بازار شغلی را سازماندهی می کنید، شخصی که به عنوان مدیر ارشد بازاریابی انتخاب می شود، به پیش زمینه متنوعی نیاز دارد. شخصی با سابقه بازاریابی مرسوم که مرکز مهارتهای اصلی او در زمینه قیمت گذاری کم هزینه و توزیع گسترده ممکن است در این نقش راحت نباشد. شما گاهی می توانید خلا مهارت خود را از طریق اعضای دیگر تیم جبران کنید. اگر مدیر ارشد مالی یک تکنسین عالی است اما از جذابیت رهبری کمی برخوردار است، می توانید او را با یک افسر ارشد عملیاتی که در جامعه عمومی سرآمد است متعادل کنید.

8 نکته برای انتخاب شرکت مشاور مدیریت پروژه

خود را در موقعیتی تصور کنید که در حال پیشبرد یک پروژه هستید و کارهای بسیار زیادی برای مدیریت وجود دارد. شما قادر به یافتن انتهای طناب نیستید و به نظر می رسد همه چیز خراب است. شما تصمیم گرفتید یک شرکت مشاوره مدیریت پروژه پیدا کنید و رونق بگیرید! خیلی از آنها را پیدا می کنید. هر کس ادعا می کند که بسیار متخصص است، همیشه برنده است و پر از معجزه است. اکنون شما مجبورید یک پروژه را هدایت کنید و همچنین باید شرکتی را که بهترین شرکت مشاوره مدیریت پروژه است که می توانید پیدا کنید.

خوب، برای انتخاب شرکت مشاوره مدیریت بهتر، ما نکاتی را ارائه داده ایم که به شما کمک می کند هنگام تصمیم گیری هنگام انتخاب یک شرکت مشاوره مدیریت پروژه تصمیم بگیرید. شرکتی که پروژه شما را از ابتدا تا نقطه نهایی موفقیت پیش ببرد.

مشاوره مدیریت پروژه یک فرد حرفه ای یا مشاغل تجاری است که به شما مشاوره تخصصی می دهد تا پروژه خود را برای مشاغل خارجی مدیریت کنید. هر شرکتی می تواند یک شرکت مشاوره مدیریت پروژه را استخدام کند هر وقت فاقد تخصص لازم برای انجام این کار باشد. در زیر چند نکته برای انتخاب یک شرکت مشاور PM وجود دارد.

1. بررسی کنید که آیا آنها پروژه شما را درک می کنند یا خیر

اطمینان حاصل کنید که شرکتی که انتخاب می کنید دامنه پروژه شما را خلاصه می کند. این شرکت باید به وضوح نشان دهد که نیاز و دامنه پروژه شما را درک کرده است. درک آنها برای آنها ضروری است تا بتوانند نتایج مورد نیاز پروژه شما را ارائه دهند.

2. ببینید آیا آنها به خطاهای احتمالی اشاره می کنند یا خیر

برای بهتر دانستن اینکه اگر شرکت مشاور مدیریت که بدنبال آن هستید پروژه شما را درک کند، باید به آنها اشاره کنید که آیا آنها به خطاهایی در حوزه شما اشاره می کنند. آنها فقط زمانی قادر خواهند بود که این کار را انجام دهند که دامنه شما را به طور کامل درک کنند. شما به تخصص آنها احتیاج دارید و با این وجود شرکتی می خواهید که در آن بهترین باشد.

3. به دنبال کلماتی باشید که عظمت را نشان می دهند

خوب، بسیاری از شرکت ها خود را به عنوان بهترین شرکت مشاوره در کلاس جهانی و برنده جایزه در شهر توضیح می دهند. بد نیست خود را ستایش کنید، اما استفاده از کلماتی با چنین عظمت نکته ای کم لطف است که آنها همه اینها را می سازند. شرکتی که به کار آنها وفادار باشد، با واژه هایی که برای صحت واقعی بزرگ هستند، لاف نمی زند. در عوض یک شرکت مشاوره امیدوار کننده بدون داشتن کلمات مخرب جهانی بلکه درک بیشتر از پروژه و اهداف شما قانونی به نظر می رسد.

4- تکنیک های مورد استفاده آنها را جستجو کنید

این تکنیک ها شامل تمام روش های مورد استفاده شرکت برای جدا شدن از بقیه است. ببینید آیا کارمندان آنها دارای گواهینامه PMP هستند یا خیر. بررسی کنید آیا این شرکت مشاورانی با تجربه خوب دارد یا خیر. همچنین سعی کنید تعامل مشتری آنها از گذشته یا حال را ببینید.

5- ببینید آیا درگیر شدن رهبر در ماده وجود دارد یا خیر

هر شرکت مشاوره ای می تواند ادعا کند که بسیار متمرکز بر مشتریان خود است. خوب، این ادعا نباید یک افتخار باشد، اما در عوض مسئولیت آنها چیست، آنها نه تنها باید ادعا کنند که معطوف به مشتریان خود هستند بلکه باید اثبات آن را نیز داشته باشند. به دنبال این باشید که آنها چقدر در یک مورد خاص درگیر می شوند. و همچنین بررسی کنید که آیا آنها شماره تماس مشاور تعیین شده برای جلسات فوری و برنامه ریزی شده را به شما ارائه می دهند.

6. استراتژی ها و برنامه های پشتیبان واقعی را پیدا کنید

همه ما انتظار داریم که شرکت های مشاوره ای هیچ برنامه و فرمولی برای شکست شما ارائه ندهند. اما برخی از موضوعات و تغییرات در دامنه مواردی است که هر پروژه مجبور به اجرای آن است. اوضاع در دنیای واقعی متفاوت از کاغذ بودن است. اگر یک شرکت مشاوره داشتن هیچ برنامه پشتیبان را تأیید کند زیرا آنها هرگز شکست نمی خورند، این یک نکته بزرگ است. فرار از چنین مدعیانی. یک شرکت امنیتی پیدا کنید تا پول خود را در آن سرمایه گذاری کنید و با ذهنی سرمایه گذاری کنید.

برای بارگیری 3000+ اسناد مدیریت پروژه، اینجا کلیک کنید: کتابخانه کامل الگوهای مدیریت پروژه، فرایندها، برنامه ها، لیست های چک، فرم ها، ابزارها، اسلایدهای ارائه و اینفوگرافیک ها. مناسب برای کلیه صنایع

7. درباره پروژه های گذشته بازجویی کنید

مطمئناً نمی خواهید در شرکتی که جدید است یا شرکتی که درباره آن چیزی نمی دانید پول بریزید. هدایت یک پروژه از قبل وظیفه ای است که همه آن را در معرض خطر قرار می دهد. در چنین شرایطی، شما می خواهید یک شرکت مشاور مدیریت پروژه داشته باشید که سابقه خوبی از گذشته داشته باشد. از آنها بپرسید که در پروژه های قبلی در صورت لزوم چه تغییراتی ایجاد کرده اند. چه استراتژی هایی باعث پیروزی آنها شد. آنها را وادار کنید مهارت هایشان را به شما نشان دهند. با تحقیق مناسب از صحت ادعاهای آنها اطمینان حاصل کنید.

8- ببینید آیا آنها به درخواستهای شما براساس واقعیت پاسخ می دهند یا خیر

یک شرکت مشاوره ممکن است شما را در یک شبکه دروغ قرار دهد بدون اینکه شما حتی بدانید در چه زمانی به یک مدیر پروژه احتیاج شدید، شما فقط می خواهید بهترین گزینه بعدی برای شروع کار باشد. اما شاید همه شما از کودکی به یاد داشته باشید که عجله و شتاب اتلاف است. برای نهایی کردن یک معامله، سریع چیزها را جمع نکنید. در مورد چگونگی مقابله با مشکلات در شرایط غیرمترقبه از شرکت سوال کنید. روی پاسخ های آنها تمرکز کنید. قضاوت خود را در مورد این واقعیت انجام دهید که اگر راه حل های آنها عملی است یا خیر.

نحوه توانمند سازی کارکنان در محل کار - 8 نکته

توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.

اهمیت توانمندسازی کارکنان

توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.

توانمند سازی کارکنان برای رشد یک تجارت پایدار مهم است. در حالی که بسیاری از شرکت ها ممکن است از سخت کوشی و فداکاری یک یا دو کارآفرین زمین بخورند، رشد واقعی محصول چندین نفر است که با هم کار می کنند. "ضرب" خود (در مقابل یک طرز فکر دقیق رهبر پیرو) قدرت و توانایی های سازمان شما را چند برابر می کند.

چگونه کارمندان را توانمند می کنید؟

توانمند سازی کارکنان یک فرهنگ است. این امر به افزایش اعتماد، ارتباط روشن و تفویض اختیارات استراتژیک نیاز دارد. برای توانمند سازی کارمندان،  مراحل زیر را در نظر بگیرید:

1. تفویض اختیار کنید

تفویض اختیار برای برداشتن کارهای سخت از روی صفحه شما اغلب کوته بینانه است و فرصتی را برای تقویت و تقویت تیم شما از دست می دهد. درعوض، با هدف رشد و توسعه توانایی ها و مسئولیت های کارمندان خود، نماینده خود را انتخاب کنید.

2. انتظارات مشخص را تعیین کنید

مرزهایی را تعیین کنید که کارمندان شما در آن آزاد هستند. با تعیین انتظارات واضح (اما نه مدیریت خرد آنها)، به کارمندان خود اجازه می دهید تا تصمیم بگیرند در حالی که اطمینان حاصل می کنید تصمیمات با اهداف شرکت مطابقت دارد.

3- به کارکنان نسبت به کارها استقلال بدهید

اشکالی ندارد اگر کارمندی از همان معنی که شما استفاده می کنید از نقطه A به نقطه B نرسد. هنگام تفویض اختیار، بپذیرید که این ممکن است به معنای آن باشد که کارمند شما وظیفه شما را متفاوت از آنچه شما انجام می دهید، انجام دهد. کنترل را کنار بگذارید، از مدیریت خرد خودداری کنید و بپذیرید که ممکن است راه شما تنها (یا بهترین) راه برای تکمیل یک پروژه نباشد.

4- منابع لازم را تأمین کنید

بسیاری از رهبران شکایت دارند که هنگامی که برای اولین بار اجرای اقدامات توانمندسازی کارکنان را در سازمان خود آغاز می کنند، باز هم کارمندان را به دفتر خود می آورند و انتظار دارند مشکلاتشان برای آنها به طور جادویی حل شود. درعوض، ابزارها، منابع و هیئت مدیره ایده پردازی را ارائه دهید.

5. بازخورد سازنده بدهید

هنگام ارائه اطلاعات درباره یک پروژه، در مورد بازخوردی که ارائه می دهید متفکر و مشخص باشید. گفتن اینکه کسی "کار خوبی" انجام داده است به او هدفی نمی دهد که چه کاری را باید در آینده ادامه دهد. درباره عملکردها یا نگرشهایی که دوست دارید تکرار شود و تاثیری که بر دیگران گذاشته است، مشخص باشید.

6. ایده ها و ورودی ها را بپذیرید

در صورت امکان، کارمندان خود را در تصمیم گیری و تعیین هدف قرار دهید. اگر آنها نمی توانند در این فرایندهای مقدماتی دخیل باشند، برای شنیدن ایده ها و نظرات آنها آزاد باشید. پذیرای ایده های جدید نه تنها می تواند به توانمندی کارمندان کمک کند، بلکه می تواند سازمان شما را در برابر ایده های جدید عالی باز کند.

7. چشم انداز سازمان را ابلاغ کنید

این برای کارمندان اهمیت بیشتری پیدا می کند که احساس کنند در ساختن چیزی برخلاف دندانه دار دیگری که در چرخ است کمک می کنند. با برقراری ارتباط واضح چشم انداز سازمان و چگونگی همکاری یک تیم و افراد آن در این چشم انداز، با آگاهی از اینکه سهم آنها باعث ایجاد تغییر می شود، به کارمندان خود قدرت می دهید.

8- کارمندان را به دلیل سخت کوشی بشناسید

نشان دادن قدردانی از کارهایی که به خوبی انجام شده است این احتمال را می دهد که یک شخص دوباره این کار را انجام دهد (و حتی بهتر از آن انجام دهد). همچنین آنها را تشویق می کند تا به نوآوری، اقدام و حل مشکلات ادامه دهند. با تشکر از شما بخیل نباشید.

چرا باید کارمندان را توانمند کنید؟ به تیم رویایی خود فکر کنید. آیا این دسته از اسب های کاری هستند که دقیقاً همان چیزی را که شما می گویید انجام می دهند (نه بیشتر و نه کمتر)؟ یا این تیمی متشکل از متخصصان آگاه هستند که ابتکار عمل می گیرند و از مهارت های خود برای حل مسئله، نوآوری و کمک به شرکت در دستیابی به یک هدف مشترک استفاده می کنند؟

ما حدس می زنیم این دومی باشد. در حالی که شرکت شما تحت مدیریت مستقیم شما به احتمال زیاد می تواند به رشد مشخصی دست یابد، رشد واقعی و پایدار شرکت تیمی توانمند از کارمندان توانمند را می گیرد.