برای درک اینکه چرا مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) برای هر کسب و کاری مهم است ، ابتدا باید بفهمید که آن چیست. این کار به آسانی قابل تصور نیست ، زیرا BPM برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. هر شرکت کننده در یک تجارت دیدگاه و تعریف متفاوتی از BPM دارد که تحت تأثیر نقش او قرار دارد.
برای برخی ، BPM همه چیز مربوط به فناوری است. این تکامل توسعه برنامه و وسیله ای برای دستیابی به خودکارسازی فرایندها است. برای دیگران ، BPM مربوط به بهینه سازی است: دنیایی از روش ها مانند شش سیگما ، Lean ، CI یا TQM. برای بسیاری ، BPM راهی برای برقراری ارتباط با نحوه انجام کار و همچنین تسهیل تغییر است. و برای دیگران ، BPM روشی است برای آگاهی از نحوه کارکردن همه چیز. و لیست همچنان ادامه دارد…
در حالی که هیچ یک از این تعاریف در موردد مدیریت با فرایند واقعاً اشتباه نیستند ، اما توسط دیدگاه محدود یک نقش یا عملکرد خاص هدایت می شوند. هر جزء فقط یک زیرمجموعه از BPM به عنوان یک کل است. اگر این اجزا به صورت جداگانه انجام شوند ، شرکتهایی که از آنها استفاده می کنند در درک چگونگی دستیابی به BPM واقعی موانعی ایجاد می کنند و به طیف گسترده ای از مزایای بالقوه دست نخواهند یافت.
یک مثال مکرر در مدیریت فرایند کسب و کار ، اتوماسیون فرآیندها است که می تواند بخشی از BPM باشد ، اما به خودی خود BPM نیست. اثبات ساده این امر این واقعیت است که تعداد نامحدودی از فرآیندها وجود دارد که می توانند بدون هیچگونه خودکارسازی مدیریت ، بهینه سازی و نظارت شوند. همچنین این واقعیت وجود دارد که امکان خودکارسازی یک فرآیند ناکارآمد کاملاً وجود دارد. ادعای خودکارسازی یک فرایند ضعیف و ناکارآمد به عنوان BPM ، امری دشوار است. با این وجود ، مشاغلی که یک فرآیند ضعیف را با موفقیت خودکار کرده اند ، اغلب متقاعد شده اند که با موفقیت از BPM استفاده می کنند.
بنابراین ، تعریف BPM باید جنبه های ذکر شده در بالا را شامل شود ، اما باید یک هدف جامع تر و نتایج محور کسب و کار را نیز شامل شود. BPM باید به عنوان یک رشته در نظر گرفته شود ، یک روش جامع که توسط نتایج کسب و کار هدایت می شود:
انواع مدیریت فرایند های تجاری (BPM) - یک رویکرد سیستماتیک جامع برای دستیابی به نتایج بهینه کسب و کار.
یکی از روشهای مستقیم نگاه کردن به BPM این است که به 10 وات مرتبط با یک تجارت فکر کنید: چه ، چرا ، کجا ، چه وقت ، چه کسی ، چگونه ، با ، تماشا ، نگرانی و ثروت.
با درک اینکه چه کاری انجام می شود ، چرا ، کجا و چه زمانی انجام می شود ، چه کسی این کار را انجام می دهد ، چگونه انجام می شود ، و با چه منابعی ، همه در حین مراقبت از عملکرد ، مشخص کردن آنچه باید نگران بود و چگونه این نگرانی ها را کاهش می دهد ، طیف وسیعی از روشها و ابزارها را می توان برای دستیابی به بهترین نتایج با کمترین هزینه و دستیابی به بیشترین ارزش استفاده کرد.
کاربرد مداوم این روشها و ابزارها در WW های یک کسب و کار در پیگیری چرخه تعالی کلاسیک ، اساس BPM است.
مدیریت فرآیندها سازمان ها را قادر می سازد تا عملکردهای تجاری را با نیازهای مشتری هماهنگ کنند و به مدیران اجرایی کمک می کند تا نحوه استقرار ، نظارت و اندازه گیری منابع شرکت را تعیین کنند. هنگامی که BPM به درستی اجرا شود ، توانایی افزایش کارآیی و بهره وری ، کاهش هزینه ها و به حداقل رساندن خطاها و ریسک را دارد - در نتیجه نتایج را بهینه می کند. پیاده سازی بهترین شیوه ها در BPM به مدیریت مالی مناسب کمک می کند و به خوبی نشان می دهد که یک سازمان در دستیابی به اهداف خود چقدر موفق است.
مشاغل با رویکرد جامع برای BPM از مزایای ملموسی برخوردار هستند:
· رشد درآمد
· کاهش هزینه ها
· انطباق
· مدیریت ریسک
· اجتناب از هزینه
· بهبود بهره وری
· بهبود تجربه مشتری
· مزیت رقابتی
· چابکی تحول و نوآوری
· استراتژی پیوند با اجرا
· تحول دیجیتالی
BPM توسط شرکت هایی مانند GE نشان داده شده است که پیشرفت های دو رقمی در اقدامات مانند حاشیه ، ظرفیت ، استفاده از منابع و استفاده از سرمایه ارائه می دهد.
تحقیقات فارستر با مشتریان خود که از BPM استفاده می کنند نشان می دهد که پروژه های BPM 30 تا 50 درصد بهره وری را برای فرآیندهایی که شامل کارکنان اصلی دفتر می شود ، به ارمغان می آورد و آنها معمولاً 15 تا 30 درصد بهره وری را برای فرآیندهایی که شامل کارگران دانش می شود ، به ارمغان می آورند.
یک گزارش گارتنر بیان می کند که بر اساس نظرسنجی از تجربیات BPM مشتریان خود ، 80 درصد از شرکت های سازمانی که پروژه های BPM را انجام می دهند ، نرخ بازگشت داخلی بهتر از 15 experience را تجربه خواهند کرد.
مشارکت توسعه NIST Manufacturing Extension مزایای BPM قابل توجهی را برای مشتریان خود شناسایی کرده است. بهبودهای معمولی شامل موارد زیر است:
· زمان سرب (زمان چرخه) 90 reduced کاهش یافته است
· افزایش بهره وری 50 درصد
· موجودی کار در فرآیند 80 درصد کاهش یافت
· کیفیت 80 درصد بهبود یافته است
· کاهش 75 درصدی استفاده از فضا
· افزایش 20 درصدی حجم فروش
· افزایش 40 درصدی درآمد
انواع مدیریت فرایند همچنین راهی برای بهره مندی بیشتر از سرمایه گذاری های موجود ، به ویژه سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات است. کسب و کارها باید به دنبال راه هایی برای افزایش توانایی خود در ایجاد ارزش جدید از پول صرف شده در سیستم ها و فناوری باشند. امروز بیشتر