طراحی ساختار سازمانی سیستمی است که برای تعریف سلسله مراتب در یک سازمان استفاده می شود. هر شغل ، عملکرد و محل گزارش خود را در داخل سازمان مشخص می کند. این ساختار برای تعیین نحوه عملکرد یک سازمان و کمک به سازمان در دستیابی به اهداف خود برای رشد آینده ، ایجاد شده است. ساختار با استفاده از نمودار سازمانی نشان داده شده است.
انواع مختلفی از طراحی ساختار سازمانی هر کدام برای پاسخگویی به نیازهای سازمانهایی که متفاوت عمل می کنند تعریف شده است. انواع ساختار سازمانی شامل تقسیم بندی ، عملکردی ، جغرافیایی و ماتریسی است. ساختار تقسیم برای سازمانهایی با واحدهای تجاری متمایز مناسب است ، در حالی که ساختار جغرافیایی برای سازمانهایی که در چندین مکان در سطح ملی یا بین المللی فعالیت می کنند ، سلسله مراتبی را فراهم می کند.
ساختار سازمانی عملکردی بر اساس وظایف هر شغل است. ساختار ماتریسی ، که دارای دو یا چند سرپرست برای هر شغلی است که به آنها گزارش شود ، پیچیده ترین است اما ممکن است برای سازمانهای بزرگ با مکانها و مناطق کاربردی متعدد ضروری باشد.
اگرچه انواع زیادی از ساختارهای سازمانی برای پاسخگویی به نیازهای هر سازمان ایجاد شده است ، اما همه آنها سلسله مراتبی را ارائه می دهند که به یک مکان متمرکز و گروهی از مدیران گزارش می شود. بالاترین رتبه در چارت سازمانی یک یا چند مدیر ارشد است که به عنوان رئیس جمهور ، مدیر اجرایی یا مدیر عامل اصلی شناخته می شوند.
هنگامی که مراحل طراحی ساختار سازمانی شروع می شود ، می توان توصیفات شغلی را توسعه داد که نه تنها اهداف سازمان را برآورده می کند ، بلکه باعث رشد سازمانی و کارکنان می شود. ارزش داخلی و حفظ کارکنان کلید عملیات موفق است. استخدام همچنین یکی از بزرگترین سرمایه گذاری ها برای سازمان ها است ، بنابراین اطمینان از فرصت های ارتقاء کارکنان و امنیت شغلی می تواند به کاهش هزینه های جذب کمک کند.
طراحی چارت سازمانی همچنین یک هسته اساسی برای ایجاد مدیریت اطلاعات مشاوره حقوق و دستمزد برای یک سازمان است. پس از ایجاد ساختار ، می توان محدوده حقوق برای هر شغل در سازمان ایجاد کرد. در بیشتر موارد ، هر شغل با درجه حقوق هماهنگ است و هر درجه دارای محدوده حقوق مشخص است. این امر به سازمان اجازه می دهد تا اهداف مالی خود را برآورده کند و از توزیع عادلانه حقوق در بودجه های مالی اطمینان حاصل می کند.
اگر سازمان گسترش یابد ، طراحی چارت سازمانی زمینه رشد را فراهم می کند. این می تواند شامل افزودن لایه های اضافی مدیریت ، تقسیم بندی جدید ، گسترش یک یا چند حوزه کاربردی یا انتصاب مدیران ارشد اضافی باشد. هنگامی که ساختار برای توسعه مجدد سازماندهی می شود ، زمینه چارت سازمانی نگرش را برای ویرایش حقوق و شرح مشاغل به سرعت و کارآمد با حداقل اختلال در عملکرد یک سازمان فراهم می کند.
منابع
آیا شما مدیری هستید که به دنبال ایجاد تغییر در محل کار خود هستید؟ آیا می خواهید رهبری باشید که بر تیم شما تأثیر مثبت بگذارد؟ این که آیا شما پنج یا پنجاه کارمند را مدیریت می کنید ، مدیر بودن با مسئولیت های زیادی همراه است.
در اینجا راهنمای شما در مورد اینکه چگونه یک مدیر موفق و م atثر در شغل خود باشید:
برای اینکه یک مدیر عامل حرفه ای باشید ، باید بتوانید کارکنان خود را به شیوه ای کارآمد هدایت کنید. مسئولیت زیادی با مدیر بودن همراه است و توانایی رهبری تیم الزامی است.
اگر تجربه کار در یک محیط حرفه ای و هدایت یک تیم را ندارید ، ارتقاء به عنوان یک مدیر دشوار خواهد بود. یک راه عالی برای به دست آوردن تجربه در یک نقش مدیریتی داوطلب شدن است ، چه در حوزه کاری خود و چه در یک سازمان غیرانتفاعی. از مدیریت و تولید رویدادها کمک بگیرید ، خواه برای جمع آوری پول برای یک سازمان یا سازماندهی یک رویداد.
وقتی می خواهید یک مدیر عامل حرفه‌ای باشید ، نیاز به ارتباط با تیم خود دارید. این نه تنها به معنای انتقال مسئولیت ها و انتظارات شغلی است ، بلکه به معنای گوش دادن به تیم شما و کار با آنها برای تولید نتایج در موقعیت خود است.
تجربه به عنوان یک مدیر حرفه ای ضروری است ، اما دانش نیز لازم است. درجات مختلفی برای مدیران ارائه می شود ، از جمله لیسانس در تجارت یا کارشناسی ارشد در رهبری یا مدیریت پروژه. همچنین می توانید گواهینامه مدیریت پروژه ، کارآفرینی ، اخلاق یا مدیریت منابع انسانی را دریافت کنید.
اگر در موقعیت خود منظم نباشید ، این احتمال وجود دارد که کارکنانی که مدیریت می کنید نیز نباشند. منابع زیادی در اینترنت وجود دارد که می تواند به شما انگیزه دهد تا سازماندهی کنید. همچنین می توانید یک برنامه ریز شخصی بخرید یا برنامه ای را در تلفن خود بارگیری کنید که می تواند جلسات ، کارهایی را که باید هر روز انجام دهید و غیره به شما یادآوری کند.
یکی دیگر از عوامل کلیدی در یک مدیر موفق ، مدیریت زمان است. اگر هر روز دیر می کنید ، کارکنان شما ممکن است فکر کنند که دیر کردن نیز قابل قبول است. مدیریت زمان همچنین در مورد اولویت بندی روز ، اطمینان از داشتن زمان برای برقراری ارتباط با کارکنان و دستیابی به اهداف در طول هفته بسیار مهم است.
مدیر عامل حرفه ای که یک تیم را رهبری می کند باید قابل اعتماد باشد. این بدان معناست که برای کارکنان خود در دسترس باشید ، کارهایی را که گفته اید انجام دهید و از تیم خود به هر نحوی که نیاز است حمایت کنید.
اگر نمی دانید چگونه پروژه ها و وظایف را واگذار کنید ، نقش شما به عنوان مدیرعامل حرفه ای بسیار دشوارتر خواهد بود. نترسید از کارمندان خود بخواهید تا در تکمیل یک کار کمک کنند. ممکن است تصور کنید که انجام همه کارها آسان تر است ، اما این کار زمان بیشتری را به برنامه شلوغ شما اضافه می کند و به کارمندان خود اجازه نمی دهید کاری را که برای انجام آن استخدام شده اند انجام دهند.
برای اینکه یک مدیرعامل حرفه ای باشید ، باید به توانایی ها ، تجربه و تصمیمات خود اطمینان داشته باشید. این بدان معنا نیست که شما باید متکبر باشید یا احساس کنید که از کارمندان خود بهتر هستید. اما شما به دلایلی در نقش مدیریتی هستید ، بنابراین افتخار کنید و الهام بخش تیم خود باشید.
اگر به کارکنان خود احترام نگذارید ، مطمئناً تنش در محل کار شما ایجاد می شود. از زمان و توانایی های آنها آگاه باشید ، بتوانید به آنها گوش دهید و با آنها ارتباط برقرار کنید و منبع دانش و راهنمایی باشید.
درباره MBA آنلاین CCU بیشتر بدانید
مدرک تجاری ، مدیریت
مدیرعامل حرفه ای بالاترین مقام اجرایی در یک شرکت است که مسئولیت های اصلی آن شامل تصمیم گیری های اصلی شرکت ، مدیریت عملیات کلی و منابع یک شرکت ، و نقش اصلی ارتباط بین هیئت مدیره ( هیئت مدیره) و عملیات شرکت ها و چهره عمومی شرکت است. مدیرعامل حرفه‌ای توسط هیئت مدیره و سهامداران آن انتخاب می شود.
نقش یک مدیرعامل بسته به اندازه شرکت ، فرهنگ و ساختار شرکت از یک شرکت به شرکت دیگر متفاوت است. در شرکت های بزرگ ، مدیران عامل معمولاً فقط با تصمیمات استراتژیک بسیار سطح بالا و تصمیماتی که رشد کلی شرکت را هدایت می کنند سر و کار دارند. در شرکت های کوچکتر ، مدیران عامل اغلب بیشتر کار می کنند و با وظایف روزانه درگیر هستند. مدیران عامل می توانند لحن ، چشم انداز و گاهی فرهنگ سازمان خود را تعیین کنند.
به دلیل برخورد مکرر آنها با مردم ، گاهی مدیران اجرایی شرکت های بزرگ مشهور می شوند. به عنوان مثال ، مارک زاکربرگ ، مدیرعامل فیس بوک (FB) ، امروزه یک نام خانوادگی است. به طور مشابه ، استیو جابز ، بنیانگذار و مدیرعامل اپل (AAPL) ، به یک نماد جهانی تبدیل شد که پس از مرگ او در سال 2011 ، انفجار فیلم های مستند درباره او ظاهر شد. 1 2 3 4
وقتی نوبت به موقعیت های اجرایی مدیرعامل حرفه ای در یک سازمان می رسد ، عناوین تعیین شده و عملکردهای مربوط به هر کدام به سرعت دچار اختلال می شوند. به عنوان مثال ، برای سازمانهای کوچک یا آنهایی که هنوز در مراحل راه اندازی یا رشد هستند ، ممکن است مدیرعامل به عنوان CFO و مدیر عامل اصلی (COO) و غیره خدمت کند. این می تواند منجر به عدم وضوح شود ، چه برسد به یک مدیر عامل حرفه ایکه بیش از حد کار می کند. واگذاری عناوین متعدد به یک فرد در سطح اجرایی می تواند بر تداوم یک کسب و کار آسیب برساند و در نهایت بر سودآوری بلند مدت آن تأثیر منفی بگذارد.
مدیرعامل جنبه های عملیاتی یک شرکت را هدایت می کند. هیئت مدیره بر کل شرکت نظارت می کند ، در حالی که رهبر هیئت مدیره رئیس هیئت مدیره (COB) نامیده می شود. هیئت مدیره این اختیار را دارد که تصمیمات مدیرعامل را نادیده بگیرد ، اما رئیس هیئت مدیره این اختیار را ندارد که هیئت مدیره را نادیده بگیرد. در عوض ، صندلی با سایر اعضای هیئت مدیره همسال تلقی می شود. در برخی موارد ، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره می توانند یک شخص باشند ، اما بسیاری از شرکت ها این نقش ها را بین دو نفر تقسیم می کنند.
CFO مدیر مالی اصلی یک شرکت است. در حالی که مدیران عامل عملیات عمومی را مدیریت می کنند ، مدیران مالی به طور خاص بر مسائل مالی تمرکز می کنند. یک مدیر مالی نقاط قوت مالی شرکت را تجزیه و تحلیل کرده و توصیه هایی برای بهبود ضعف های مالی ارائه می دهد. CFO همچنین جریان نقدی را پیگیری می کند و بر برنامه ریزی مالی شرکت ، مانند سرمایه گذاری ها و ساختار سرمایه نظارت می کند.
هنگامی که مدیرعامل جدید و حرفه‌ای یک شرکت را تصاحب می کند ، قیمت سهام آن می تواند به دلایل مختلف تغییر کند. با این حال ، هیچ رابطه مثبتی بین عملکرد سهام و اعلام مدیرعامل جدید وجود ندارد.
با این حال ، تغییر مدیرعامل به طور کلی خطر نزولی دارد تا صعودی ، به ویژه زمانی که برنامه ریزی نشده است. به عنوان مثال ، قیمت سهام ممکن است بر اساس درک بازار از توانایی مدیرعامل جدید برای رهبری شرکت بالا و پایین رود. سایر عواملی که باید هنگام سرمایه گذاری در سهامی که تحت تغییر مدیریت قرار گرفته اند مورد توجه قرار گیرد شامل دستور کار مدیرعامل ورودی است. آیا ممکن است تغییری در استراتژی شرکت به سمت بدتر رخ دهد یا خیر. و اینکه مجموعه C شرکت چگونه مرحله گذار را مدیریت می کند.
سرمایه گذاران تمایل بیشتری نسبت به مدیر عامل حرفه ای جدید که از قبل با پویایی صنعت شرکت آشنا هستند و چالش های خاصی که ممکن است شرکت با آن روبرو باشد ، دارند. به طور معمول ، سرمایه گذاران سابقه مدیرعامل جدید را برای ایجاد ارزش سهامداران ارزیابی می کنند. شهرت مدیرعامل می تواند در زمینه هایی مانند توانایی افزایش سهم بازار ، کاهش هزینه ها یا گسترش به بازارهای جدید منعکس شود. (برای مطالعه مرتبط ، "راهنمای جبران خسارت مدیر عامل" را ببینید))
داشبورد چیست ؟ داشبورد های مدیریتی ابزاری است که برای مدیریت اطلاعات و هوش تجاری استفاده می شود. داشبورد داده ها مانند داشبورد خودرو ، اطلاعات مهم را از چندین منبع داده در یک مکان و با دسترسی آسان سازماندهی ، ذخیره و نمایش می دهند. با استفاده از تجسم داده ها ، داشبوردهای رایانه معیارها را بصورت منحصر به فرد به صورت بصری ارتباط می دهند تا به کاربران در درک روابط پیچیده در داده هایشان کمک کند.
در داشبورد مدیریت داده ها ، تراز کردن بین معیارهای مختلف اما مرتبط ، شناسایی روندها و پیشگیری از چالش های احتمالی پنهان در داده های سازمان ، آسان تر است. با کمک تلفن های هوشمند ، تبلت ها و سایر فناوری های تلفن همراه ، از داشبورد نیز برای انتقال اطلاعات مربوطه به مخاطبان در هر زمان و هر مکان استفاده می شود. با کمک داشبورد مدیریت پروژه ، آنها می توانند به سادگی داشبورد رایانه را باز کرده و محل دقیق پروژه را ببینند ، در صورت لزوم اقامت یا تغییرات را ایجاد کرده و ارزیابی دقیقی از زمان اتمام پروژه ارائه دهند. بهترین داشبوردها سفارشی شده ، ایمن شده و با کاربران نهایی موردنظر خود به اشتراک گذاشته می شود.
به نوعی ، تقریباً هر داشبورد مدیریت که توسط یک کسب و کار استفاده می شود در این دسته قرار می گیرد. اصطلاح "داشبورد تجاری" به طور خاص به ابزارهای گزارش دهی اشاره می کند که این اهداف را برآورده می کند:
داشبورد کارآمد کسب و کار باید بر روی داده های سطح بالای مرتبط با موفقیت کلی کسب و کار تمرکز کند. در بیشتر موارد ، هر معیار در داشبورد باید از مهمترین معیار کسب و کار پشتیبانی کند: نتیجه نهایی. هدف داشبورد کسب و کار این است که نه تنها اطلاعات مربوط به موفقیت کسب و کار را منتقل کند. این امر درک همسویی آگهی بین بخش ها را آسان می کند ، هر تیم را در مورد اهداف و پیشرفت خود مسئول می داند و به کاربران در شناسایی زمینه هایی که نیاز به اقدامات فوری دارند ، کمک می کند.
شاخص های داشبورد مدیریتی اطلاعاتی را که ذی نفعان سطح بالا برای اداره یک شرکت ، تجارت یا سازمان نیاز دارند ، جمع آوری و نگهداری می کند. داشبوردهای اجرایی مانند داشبوردهای تجاری عمل می کنند ، با این تفاوت که اطلاعات موجود در آنها باید به طور خاص نیازها و انتظارات مدیران را برآورده کند. مدیران فقط پهنای باند زیادی برای جمع آوری و درک اطلاعات دارند ، به این معنی که در مواقع نیاز به دسترسی به اطلاعات مورد نیاز خود نیاز دارند. برخی از مزایای اصلی عبارتند از:
· مدیریت اجرایی
· مروری بر نحوه دستیابی گروه ها به اهداف خود
· داشبورد کارت امتیاز
· کارت های SCORECARDS
· بینش در مورد عملکرد و اهداف خاص کارکنان
KPI ها (شاخص های کلیدی عملکرد) قلب و روح عملکرد سازمان شما هستند. آنها سنگ قدم هایی هستند که تجارت شما را به سمت موفقیت بلند مدت هدایت می کنند ، بنابراین ردیابی و مقایسه آنها در یک مکان بسیار مهم است. KPI ها باید معیارهای قابل اندازه گیری و ملموسی باشند که به هر کارمند ، تیم و بخش اجازه دهد بفهمد عملکرد آنها چگونه بر موفقیت سازمان تأثیر می گذارد - و داشبورد KPI شما جایی است که این معیارها ذخیره می شوند. یک داشبورد KPI موفق باید:
· اهداف و اهداف ملموس را برای هر بخش تعیین کنید
· تسهیل پاسخگویی در هر بخش
· در مورد اهداف و پیشرفت ها به روز رسانی واقعی را ارائه دهید
مانند داشبوردهای KPI ، داشبوردهای پروژه اهداف ملموس را دنبال می کند. با این حال ، "هدف" داشبورد پروژه در مورد دستیابی به سهمیه فروش یا افزایش درآمد بازاریابی تا حد مشخص نیست. در عوض ، داشبوردهای پروژه معیارهای خاص مربوط به پیشرفت و تکمیل یک پروژه را دنبال می کند. این بدان معناست که داشبوردهای پروژه به طور کلی معیارهای زمان بندی بیشتری را نسبت به اکثر داشبورد ها شامل می شود:
اینها سوالاتی است که بیشتر - اگر نه همه - مدیران پروژه به طور روزانه از خود می پرسند. با در اختیار داشتن این معیارها در یک مکان ، مدیران پروژه می توانند از ورود غیر ضروری به چندین منبع داده و مقایسه اطلاعات برای دریافت گزارش پیشرفت ساده جلوگیری کنند. با کمک داشبورد مدیریت پروژه ، آنها می توانند به سادگی داشبورد را باز کرده و محل دقیق پروژه را ببینند ، در صورت لزوم اقامت یا تغییرات ایجاد کنند و ارزیابی دقیقی از زمان اتمام پروژه ارائه دهند.
ایجاد داشبورد مدیریت دیگر اختیاری نیست. بیاموزید که چرا داشتن یکی برای تیم اجرایی خود برای مشاهده نتایج و KPI ها برای موفقیت ضروری است.
صرف نظر از سبک یادگیری ترجیحی شما ، داشبورد مدیریت یک ابزار تجاری است که کلمات ، اعداد و عناصر بصری را در یک قالب خواندنی آسان جمع آوری می کند که هم از نظر زیبایی خوشایند است و هم برای ذهن اعداد محور جذاب است.
ما موارد زیر را پوشش می دهیم تا به شما کمک کنیم تا برای نیازهای تجاری خود یک داشبورد مدیریتی برنده تهیه کنید:
· داشبورد مدیریت چیست؟
· چرا به داشبورد مدیریت نیاز دارم؟
· 7 معیار و KPI برای گنجاندن در داشبورد مدیریت
داشبورد مدیریتی بصورت تصویری کلیه شاخصهای مهم عملکرد کلیدی کسب و کار (KPI) را در یک مکان ارائه می دهد. داشبوردهای مدیریتی در قالبی آسان برای خواندن ارائه می شوند و تا سطح C با مدیران شرکت به اشتراک گذاشته می شوند ، به طوری که همه اهداف ، معیارها ، اقلام عملکرد و KPI ها برای همه مشخص شده است.
این داشبوردها به تیم ها کمک می کند تا پیشرفت و موفقیت معیارهای کل شرکت را پیگیری کرده و مدیریت را قادر سازند تا تصمیمات مبتنی بر داده را در مورد اهداف تجاری آینده اتخاذ کند.
داشبوردهای مدیریت ممکن است شامل نمودارها ، تصاویر ، جداول ، داده های عددی و داده های مطالعات موردی یا ترکیبی از این عناصر باشد. این داشبوردها ابزارهای مهمی برای ساده سازی فرایندهای مدیریتی هستند که به طور گسترده به اشتراک گذاشته شده و دیده می شوند.
داشبوردهای مدیریتی همه معیارهای کسب و کار را در یک نقطه ساده و در قالب قابل فهم و جذاب از نظر بصری برای مدیران شرکت به منظور دریافت تصاویری از روند پیشرفت در کسب و کار شما ، با جزئیات نحوه عملکرد عالی هر تیمی یا عدم موفقیت آنها در نظر می گیرد. معیارهای سالانه یا سه ماهه
برای تشریح اهمیت داشبوردهای مدیریتی ، Catriona Jasica از Top Vouchers Code یادآور می شود: "داشبورد مدیریت همه چیز را در مورد مدیریت KPI های مهم در یک مکان ، به اشتراک گذاری بینش و تصمیم گیری سریع بر اساس آخرین اطلاعات دریافت شده است."
داشبورد مدیریت یک زبان جهانی است که همه به آن صحبت می کنند. شامل عناصر بصری ، اعداد ، نمودارها و نمودارها ، نمی توانید با ساختن آنها اشتباه کنید. بیایید دریابیم که چه چیزی را باید در داشبورد مدیریت خود قرار دهید تا از آن برای تیم اجرایی شما ارزشمندتر باشد.
*نکته ویراستار: Databox دارای نزدیک به 300 قالب مختلف است که می توانید از آنها انتخاب کنید تا بتوانید داشبوردها را برای هرگونه نیاز تجاری ایجاد کنید. این که آیا تمرکز شما بر ردیابی ترافیک وب ، درآمد مکرر سالانه یا تعداد سرنخ های کسب شده است ، Databox الگوی داشبورد مناسب را برای شما دارد.
بسیار خوب ، بنابراین ما شما را متقاعد کردیم که یک داشبورد مدیریت ایجاد کنید. اما شما هیچ ایده ای ندارید که چه نوع محتوایی باید شامل شود. به همین دلیل است که ما از 10 متخصص برای ایجاد داشبورد مدیریتی کامل کمک خواسته ایم.
آنها گفتند که اجزای زیر باید شامل شوند:
· هزینه جذب مشتری (CAC)
· شاخص های وضعیت قرمز-کهربا سبز (RAG)
· عملکرد کمپین و کلیک ها
· مقایسه های ربع به چهارم
· مدت زمان روی صفحه و مدت زمان جلسه
· سود و زیان ماهانه
· درآمد هدف در مقابل درآمد واقعی
به عنوان تعداد شگفت انگیز هزینه جذب و افزایش درآمد مشتری ، بنابراین ما قطعاً در مورد این دو نکته با جزئیات بسیار گسترده صحبت خواهیم کرد.
هزینه جذب مشتری (CAC) هزینه به دست آوردن مشتری جدید یا مجموع پولی است که تیم شما برای بازاریابی ، جذب و جلب مشتری برای تصمیم گیری خرید هزینه می کند.
از آنجا که این می تواند یک منطقه هزینه بزرگ برای تیم شما باشد ، معیار مهمی است که تا حد امکان به آن نزدیک شوید یا به آن نزدیک شوید. حتی اگر در حال کسب درآمد هستید ، اگر CAC را برای هر مشتری در نظر نمی گیرید ، سود خالص شما ممکن است کمتر از آنچه شما تخمین می زنید باشد.
مایکل دی براون از موسسه نتایج تازه در این مورد توضیح بیشتری می دهد. براون خاطرنشان می کند: "ضررها می توانند به عنوان رشد در تجارت تجلی پیدا کنند. ممکن است یک مشتری در حال خرید باشد ، تعداد فروش و درآمد افزایش یابد ، اما اگر ندانید که چقدر برای جذب خریدار و اندازه گیری آن در مقایسه با آنچه در خرید به شما پس می دهند ، هزینه می کنید ، در این صورت هستید. آشفتگی در کوتاه ترین زمان. "
شاید فکر کنید: اگر ما پول در می آوریم ، آیا واقعاً مهم است که خرید مشتری جدید چقدر هزینه دارد؟ کاملاً انجام می دهد. چرا؟ زیرا ، همانطور که براون توضیح می دهد ، هنگامی که CAC خود را می شناسید ، "می دانید که آیا حمایت مشتری خاصی واقعاً ارزش دارد یا نه. با CAC ایجاد شده و با طول عمر مشتری اندازه گیری می شود.
ime value (CLV) ، شما می توانید بدانید کدام کانال های جذب مشتری کار می کند و کدام باید به طور کامل یا جزئی بازنگری شود. "
اگر هزینه ای برای جذب مشتری بیشتر از ارزش خالص خرید آن مشتری - یا چند مشتری - باشد ، می دانید که هزینه های خود را کاهش دهید تا حاشیه سود را به سطح مناسب برگردانید.
شاخص های وضعیت RAG یک عنصر بصری (مناسب برای داشبورد مدیریت شما) است که از رنگ های قرمز ، کهربایی (زرد) و سبز استفاده می کند تا نشان دهد کدام پروژه ها و تحویل ها نیاز به توجه فوری دارند.
گاهی اوقات به عنوان مقادیر شاخص "روشنایی راهنمایی و رانندگی" شناخته می شوند ، رنگها نشان دهنده موارد زیر هستند:
· قرمز: نامطلوب ، منفی ، نیاز به اقدام فوری دارد
· کهربا: خنثی ، عادی عمل کنید
· سبز: مطلوب ، مثبت ، نیاز به اقدامات فوری کمتری دارد
در حالی که ممکن است این معیار بیشتری به نظر برسد ، کلیک بر روی کمپین های شما ، همراه با هزینه آن کلیک ها - به طور کلی عملکرد کمپین را در نظر بگیرید - قطعاً چیزی است که باید در داشبورد مدیریت خود قرار دهید. این معیاری است که بر درآمد تأثیر می گذارد ، بنابراین چیزی است که مدیران می خواهند بدانند.
بارت تورچینسکی از ResumeLab اهمیت این موضوع را بیشتر توضیح می دهد: "ما می توانیم ببینیم که کمپین های ما با چند کلیک ، چقدر هزینه می کنیم ، به علاوه هزینه برای هر مشتری. دیدن نتایج تلاشهای ما به وضوح بسیار عالی است. ما از این برای تقویت روحیه کسانی که در این کمپین ها فشار می آورند استفاده می کنیم. اگر در این معیار ضعیف باشیم ، می توانیم به سرعت خود را تنظیم کرده و به تیم کمک کنیم. "
نکته ویراستار: استفاده از الگوی داشبورد Google Ads می تواند به تیم شما کمک کند تا مهمترین معیارها را نمایش دهند: نمایش ، کلیک ، تبدیل و موارد دیگر.