در هر مشاغل، از فروشگاه گوشه کوچک گرفته تا سازنده بزرگ، چالش های مشترکی در رابطه با بیمه، مطالبات و به طور کلی ریسک وجود دارد. ساختمان ها می توانند در اثر آتش سوزی آسیب ببینند، کسی ممکن است بلغزد و سقوط کند، غالباً تصادف با وسایل نقلیه اتفاق می افتد و یا در اثر محصولات معیوب، تلفاتی رخ می دهد.
اکنون، بیش از هر زمان دیگری، درک موفقیت مدیریت سازمان و یادگیری کنترل مسئولیت برای موفقیت یک سازمان حیاتی است.
در زیر شامل کلیه اطلاعاتی است که شما برای درک بازار بیمه و شروع کار با مدیریت ریسک نیاز دارید.
همه می دانند فرآیند مدیریت ریسک و خطر چیست. ما کلمه روزمره را به کار می بریم و به طور منظم ریسک می کنیم، خواه متوجه آن شویم یا نشویم. در هر تصمیمی که می گیرید، هنگام ارزیابی جوانب مثبت و منفی، یک ارزیابی ریسک نیز انجام می دهید.
چالش این است که فرآیند آگاهانه تری در محل کار شما ایجاد شود.
مدیریت ریسک فرآیند تصمیم گیری و تصمیم گیری است که اثرات سوverse ریسک بر روی سازمان را به حداقل می رساند. اثرات سوverse ریسک می تواند مانند حق بیمه و هزینه های مطالبات عینی یا قابل اندازه گیری باشد، و یا کمی سازی آن از جمله آسیب به شهرت یا کاهش بهره وری دشوار است. با تمرکز توجه بر روی ریسک و تعهد منابع لازم برای کنترل و کاهش ریسک، یک تجارت از خود در برابر عدم اطمینان محافظت می کند، هزینه ها را کاهش می دهد و احتمال تداوم و موفقیت کسب و کار را افزایش می دهد.
ریسک در جایی وجود دارد که فرصتی برای سود یا ضرر وجود داشته باشد. از نظر ضرر، معمولاً خطرات را به عنوان مواجهه با ضرر یا به سادگی در معرض خطر قرار می دهیم. آتش در معرض قرار گرفتن است. محصولات معیوب یا افترا در معرض مسئولیت هستند. از دست دادن مشاغل ناشی از ساختمان آسیب دیده یا شهرت مخدوش نیز در معرض خطر است.
میزان خطر را می توان به شرح زیر بیان کرد:
خطر = احتمال x شدت
احتمال احتمال وقوع یک واقعه است و شدت آن میزان و هزینه ضرر ناشی از آن است.
به طور کلی، خطرات ممکن است به دو دسته تقسیم شوند:
ریسک خالص - خطراتی که نتایج احتمالی آن ضرر باشد یا ضرر نداشته باشد. این موارد شامل مواردی مانند از بین بردن آتش سوزی، سرقت از ساختمانی، درگیر شدن یک کارمند در تصادف وسایل نقلیه موتوری و غیره است.
خطر احتمالی - خطراتی که نتایج احتمالی آن ضرر، سود یا وضعیت موجود باشد. این شامل مواردی مانند سرمایه گذاری در بورس سهام و تصمیمات تجاری مانند خطوط تولید جدید، مکان های جدید و غیره است.
دلایل زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد. برخی از آنها عبارتند از:
· صرفه جویی در منابع: افراد، درآمد، دارایی، دارایی، زمان
· محافظت از چهره عمومی
· محافظت از مردم در برابر آسیب
· پیشگیری / کاهش مسئولیت حقوقی
· حفاظت از محیط زیست
· قرار گرفتن در معرض بالقوه برای از دست دادن
· فرکانس و شدت را اندازه گیری کنید
· گزینه های جایگزین را بررسی کنید
· تصمیم بگیرید کدام گزینه ها را استفاده کنید
· تکنیک های انتخاب شده را پیاده سازی کنید
بسیاری از مشاغل برای جلوگیری از ضرر و زیان یا کاهش خطرات هر روز کارهایی انجام می دهند اما آن را مدیریت ریسک نمی دانند. بیشتر صاحبان مشاغل و مدیران با احتیاط بسیار مراقبت می کنند تا کارهایی مانند جلوگیری از حوادث، حفاظت از اموال و جلوگیری از آسیب رساندن مشتریان و کارمندان را انجام دهند.
هر تلاشی برای مدیریت ریسک ها مثبت است. با این حال، مهم است که یک فرایند رسمی را دنبال کنید تا از انسجام و دقت کامل اطمینان حاصل کنید. موارد زیر عناصر اساسی فرآیند مدیریت ریسک هستند.
بیمه برای بسیاری از افراد یک رمز و راز است. به زبان ساده، یک شرکت بیمه پول گروه بزرگی را جمع می کند و قول می دهد که اگر یکی از گروه ها از قبل از قبل خسارت ببیند، آنگاه استخر خسارت را پرداخت خواهد کرد.
صاحبان مشاغل و افراد با خیال راحت هزینه مقرون به صرفه بیمه را معامله می کنند که ضرر زیادی به معنای نابودی مالی نخواهد بود.
اگر یک شرکت بیمه قبل از در نظر گرفتن درآمد سرمایه گذاری سود کسب کند، آن را سود پذیره نویسی می نامند. گفتگو یک خسارت پذیره نویسی است.
پذیره نویسی تصمیمی است که برای چه چیزی و برای چه مقدار بیمه کند. اگر پذیره نویسان وظیفه خود را به خوبی انجام دهند، در این صورت شرکت بیمه باید بتواند میزان پرداخت مطالبات و هزینه های خود را پیش بینی کند و حق بیمه متناسب با سود را دریافت کند.
اما این نادر است. بیشتر شرکت های بیمه درآمد خود را از طریق درآمد سرمایه گذاری کسب می کنند.
آنها مقادیر زیادی پول را به عنوان حق بیمه دریافت می کنند و آن را سرمایه گذاری می کنند. آنها بر این واقعیت متکی هستند که معمولاً بین زمان جمع آوری حق بیمه و پرداخت خسارت زمان طولانی است. وقتی ROE بیمه (بازده سهام) زیاد است، در آن صورت بیمه ها می توانند زیان پذیره نویسی کنند و همچنان سودآور باشند. وقتی ROE کم است، آنها به دنبال حق بیمه بالاتر برای جبران خسارات گذشته و پرداخت خسارات آینده هستند.
وقتی شرکت های بیمه چند سالی را پشت سر می گذارند که مطالبات زیاد و ROE پایین است، نرخ ها را افزایش می دهند تا خسارات گذشته را جبران کنند. سپس، وقتی چند سال خوب را سپری کردند، دوباره رقابت می کنند و شروع به کاهش قیمت می کنند. پس از چند سال، آنها دوباره تأثیر حق بیمه کم و مطالبات زیاد را احساس می کنند و باید حق بیمه را افزایش دهند. و در چرخه می رود!
هنگامی که شما کسی هستید که برای این حق بیمه پرداخت می کنید، تهیه بودجه برای آن بسیار ناامید کننده و چالش برانگیز است. نرخ های بیمه می توانند از بالای چرخه تا پایین 100٪، 200٪، 300٪ یا حتی بیشتر متغیر باشند.
وقتی می خواهید بیمه نامه خود را تمدید کنید یا برای سایر بیمه ها خرید می کنید، آنها به نسبت خسارت شما نگاه می کنند. آنها حق بیمه پرداختی شما را در مقایسه با هزینه ای که در مطالبات برای آنها هزینه کرده اید، در نظر می گیرند.
اگر نسبت ضرر خوبی داشته اید، در دراز مدت باید به شرایط و قیمت بهتری برسید. اگر نسبت ضرر بدی داشته اید، ممکن است نرخ های بالاتری پرداخت کنید، موارد استثناlusions اضافه کنید، محدودیت ها کاهش یابد، کسر کسری افزایش یابد یا تمدید نشود. آنچه که نسبت خسارت قابل قبولی را تشکیل می دهد به شرکت بیمه، نوع تجارت و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد، اما بدیهی است هرچه پایین تر، بهتر است!
توجه به این نکته مهم است که بیمه گران نیازی به بیمه کردن مشاغل شما ندارند. ممکن است موارد استثنایی وجود داشته باشد که تنظیم کننده ها بیمه انواع خاصی از خطر را اجباری می دانند، اما این نادر است. از آنجا که آنها مجبور نیستند شما را بیمه کنند، مهم است که مطمئن شوید که شما یکی از خطرات خوبی هستید که آنها بعنوان بخشی از کتابشان می خواهند.
ابزارها یا مدل های مدیریت استراتژیک برای کمک به سازمانها در تهیه برنامه عملیاتی خود برای دستیابی به اهدافشان طراحی شده اند. بسیاری از مدل های برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد. ما میدانیم. به همین دلیل ما لیستی از 16 مورد از محبوب ترین ها را جمع آوری کرده و سناریوی مفیدترین آنها را شرح داده ایم.
من مایلم شرط ببندم که یکی از این شرایط آشنا به نظر می رسد:
استراتژی در سازمان شما وجود ندارد ، و شما به شما اختصاص داده شده است که یک مدل برنامه ریزی استراتژیک پیدا کنید تا بتوانید روند برنامه ریزی استراتژیک خود را شروع کنید.
استراتژی شما در کل شرکت موجود است ، اما کاملاً بی اثر است - و شما می خواهید که با استفاده از یک مدل برنامه ریزی استراتژیک (و نرم افزار استراتژی) تفاوت زیادی ایجاد کنید.
استراتژی های مدیریت کل سازمان شما خوب است ، اما یک زمینه در محیط کسب و کار شما (یا روند داخلی) وجود دارد که باید با استراتژی شما دوباره تنظیم شود.
اگر می توانید یکی از این سناریوها را شناسایی کنید ، این مقاله برای شما مناسب است!
مدیریت کلان چیست ؟ هرکدام از مدل های مدیریت استراتژیک را بخوانید یا مدل های مورد نظر خود را از لیست زیر پیدا کنید و به سراغ آنها بروید.
· کارت امتیازی متوازن
· نقشه استراتژی
· تجزیه و تحلیل SWOT
· مدل PEST
· برنامه ریزی شکاف
· استراتژی اقیانوس آبی
· پنج نیروی باربر
· چارچوب VRIO
کارت امتیازی متوازن یک چارچوب الگوی مدیریت استراتژیک است که توسط دکتر ایجاد شده است. رابرت کاپلان و دیوید نورتون. این موارد شما را در نظر می گیرد:
اهداف ، که اهداف سطح بالای سازمانی هستند.
اقداماتی که به شما کمک می کنند بفهمید آیا از نظر استراتژیک به هدف خود می رسید یا خیر.
ابتکارات ، برنامه های کلیدی عملیاتی هستند که به شما در دستیابی به اهداف خود کمک می کنند.
روش های زیادی برای ایجاد کارت امتیازی متوازن وجود دارد ، از جمله استفاده از برنامه ای مانند Excel ، Google Sheets یا PowerPoint یا استفاده از نرم افزار گزارش. به عنوان مثال ، تصویر زیر مربوط به نرم افزار گزارش ClearPoint است.
مثال کارت امتیازی متوازن
بعد از اتمام BSC ، این فقط یکی از "نماهایی" است که می توانید در نرم افزار کارت امتیازی مشاهده کنید. این به شما جزئیات سطح بالایی از اقدامات و ابتکارات خود را می دهد و به شما امکان می دهد با کلیک کردن بر روی هر یک از آنها تمرین کنید. با یک نگاه می توانید بگویید وضعیت RAG هر هدف ، معیار یا ابتکار چیست. (رنگ سبز نشان می دهد که همه چیز طبق برنامه پیش می رود ، در حالی که زرد و قرمز نشان می دهد که درجات مختلفی با هر چیزی که بررسی می شود مشکل دارد.)
در کل ، کارت امتیازی متوازن یک روش موثر و اثبات شده است تا تیم خود را با همان استراتژی خود در یک صفحه قرار دهید.
همچنین نگاه کنید به: یک نمونه کارت امتیازی متعادل و کامل و جامع
کاربرد مدیریت استراتژیک در سازمانها بصری است که برای برقراری ارتباط واضح با یک برنامه استراتژیک و دستیابی به اهداف سطح بالای تجاری طراحی شده است. نگاشت استراتژی بخش عمده ای از کارت امتیازی متوازن است (اگرچه منحصر به BSC نیست) و روشی عالی برای برقراری ارتباط با اطلاعات سطح بالا در سازمان شما در قالب قابل هضم ارائه می دهد.
نقشه استراتژی کارت امتیازی متوازن
یک نقشه استراتژی مزایای زیادی را در بر دارد:
· این یک نمایش ساده ، تمیز و بصری را ارائه می دهد که به راحتی به آن مراجعه می شود.
· همه اهداف را در یک استراتژی واحد متحد می کند.
· این به هر کارمند هدفی واضح می دهد تا هنگام انجام وظایف و تدابیر در ذهن داشته باشد.
· به شناسایی اهداف اصلی شما کمک می کند.
· این به شما امکان می دهد بهتر درک کنید کدام عناصر استراتژی شما نیاز به کار دارند.
· این به شما کمک می کند ببینید اهداف شما چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد.
· همچنین نگاه کنید به: الگوی نقشه استراتژی برای شرکت های متوسط
یکی از انواع مدیریت استراتژیک تجزیه و تحلیل SWOT (یا ماتریس SWOT) یک مدل سطح بالا است که در ابتدای برنامه ریزی استراتژیک سازمان استفاده می شود. این مخفف کلمه "نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها" است. نقاط قوت و ضعف عوامل داخلی و فرصت ها و تهدیدها عوامل خارجی محسوب می شوند.
در زیر مثالی از تجزیه و تحلیل SWOT از دولت کوئینزلند استرالیا آورده شده است:
مثال تجزیه و تحلیل SWOT
استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT به یک سازمان کمک می کند تا تشخیص دهد که در کجا کار می کند و در چه زمینه هایی می تواند پیشرفت کند. اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر هستید ، این مقاله Business News Daily جزئیات اضافی در مورد هر قسمت از تجزیه و تحلیل SWOT و آنچه را که هنگام ایجاد آن باید جستجو کنید ارائه می دهد.
یک الگوی مدیریت استراتژیک مانند SWOT ، PEST نیز مخفف است - مخفف "سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی اجتماعی و فناوری" است. از هر یک از این عوامل برای بررسی یک صنعت یا محیط تجاری و تعیین اینکه چه چیزی می تواند بر سلامت سازمان تأثیر بگذارد استفاده می شود. مدل PEST اغلب همراه با عوامل خارجی تحلیل SWOT مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین ممکن است با Porter’s Five Force روبرو شوید (شماره 7 را در زیر ببینید) ، که تصور مشابهی در مورد بررسی کسب و کار شما از طریق
شما گاهی اوقات یکی از مدل های مدیریتی PEST را با چند حرف اضافی اضافه خواهید کرد. به عنوان مثال ، PESTEL (یا PESTLE) نشان می دهد سازمانی همچنین عوامل "محیطی" و "قانونی" را در نظر گرفته است. STEEPLED تنوع دیگری است که مخفف "فرهنگ اجتماعی فرهنگی ، اقتصادی فناوری ، زیست محیطی ، سیاسی ، حقوقی ، آموزشی و جمعیتی" است.
از برنامه ریزی شکاف به عنوان "تجزیه و تحلیل شکاف نیاز" ، "ارزیابی نیاز" یا "شکاف برنامه ریزی استراتژیک" نیز یاد می شود. برای مقایسه مکانی که اکنون یک سازمان در آن قرار دارد ، مکانی که می خواهد باشد و چگونگی ایجاد فاصله بین آن است. در درجه اول برای شناسایی کمبودهای خاص داخلی استفاده می شود.
در تحقیقات مربوط به استراتژی های مدیریتی ، ممکن است در مورد "دستور کار تغییر" یا "نمودار تغییر" نیز بشنوید. این موارد مشابه برنامه ریزی شکاف هستند ، زیرا هر دو تفاوت بین مکانی را که اکنون هستید و مکانی که می خواهید در محورهای مختلف قرار داشته باشید را در نظر می گیرند. از آنجا ، روند برنامه ریزی شما در مورد چگونگی "بستن شکاف" است.
استراتژی های مدیریت اقیانوس آبی یک مدل برنامه ریزی استراتژیک است که در کتابی به همین نام در سال 2005 به وجود آمد. این کتاب - با عنوان "استراتژی اقیانوس آبی: چگونه می توان فضای بازار غیرقابل رقابت را ایجاد کرد و رقابت را بی ربط کرد" - توسط W. Chan Kim و Renée نوشته شده است. موبورگن ، استادان موسسه مدیریت بازرگانی اروپا (INSEAD).
ایده پشت استراتژی اقیانوس آبی این است که سازمان ها به جای فضای بازاری که توسعه یافته یا اشباع شده باشد (به عنوان مثال یک اقیانوس قرمز) در "فضای بازار غیرقابل رقابت" (به عنوان مثال اقیانوس آبی) توسعه پیدا کنند. اگر سازمان شما قادر به ایجاد اقیانوس آبی باشد ، این می تواند به معنای افزایش ارزش عظیم شرکت ، خریداران و کارمندان شما باشد.
به عنوان مثال ، کیم و موبورگن با مقاله خود در سال 2004 در Harvard Business Review توضیح دادند که چگونه Cirque du Soleil سعی در فعالیت خود به عنوان یک سیرک معمولی نداشت و در عوض طاقچه ای را برای خود ترسیم کرد که هیچ سیرک دیگری هرگز آن را امتحان نکرده بود.
در زیر یک نمودار مقایسه ساده از مدل مدیریت استراتژیک آبی آورده شده است که به شما کمک می کند بفهمید در اقیانوس آبی کار می کنید یا اقیانوس قرمز:
Porter’s Five Force یک مدل های مدیریت استراتژیک قدیمی است (که توسط مایکل پورتر در سال 1979 ایجاد شده است) در اطراف نیروهایی ساخته شده است که بر سودآوری یک صنعت یا بازار تأثیر می گذارند. پنج نیرو که بررسی می شود:
تهدید به ورود. آیا شرکت های دیگر می توانند به راحتی وارد بازار شوند یا موانع ورود زیادی وجود دارد که مجبور به غلبه بر آنها هستند؟
تهدید محصولات یا خدمات جایگزین. آیا خریداران می توانند به راحتی کالای شما را با کالای دیگری جایگزین کنند؟
قدرت چانه زنی مشتریان. آیا خریداران می توانند سازمان شما را تحت فشار قرار دهند تا مثلاً هزینه های کمتری را تحمیل کنند؟
قدرت چانه زنی تأمین کنندگان. آیا خرده فروشان بزرگ می توانند برای کاهش هزینه ها ، سازمان شما را تحت فشار قرار دهند؟
رقابت رقابتی بین شرکتهای موجود. آیا رقبای فعلی شما آماده رشد عمده هستند؟ اگر شخصی کالای جدیدی را به بازار عرضه کند یا حق ثبت اختراع جدیدی را ثبت کند - آیا این می تواند بر شرکت شما تأثیر بگذارد؟
میزان فشار وارده بر هر یک از این نیروها می تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که رویدادهای آینده چگونه آینده شرکت شما را تحت تأثیر قرار می دهد.
منبع
https://www.clearpointstrategy.com/strategic-planning-models/
مشاوره مدیریت دو چهره دارد: یکی مزایا را نشان می دهد و دیگری معایب را تحمل می کند. این نیروهای مخالف موقعیت را موجب رضایت و مالیات می کنند. برای یادگیری نکات مثبت و منفی موسسه مشاور مدیریت ، به خواندن این پست ادامه دهید.
در زیر چهار مزیت متداول کار به عنوان مشاور مدیریت ذکر شده است.
این حقوق پنج رقمی به طور مداوم افراد جدیدی را به خود جذب کرده و کارمندان این صنعت را نگه داشته است. بسته به اندازه شرکت ، کشور و مسئولیت های تعیین شده ، فارغ التحصیلان جدیدی که استخدام می شوند معمولاً حقوق پنج رقمی دریافت می کنند. علاوه بر غرامت سخاوتمندانه ، مشاوران کمک هزینه ، بیمه و سایر مزایا دریافت می کنند. در زمان بحران اقتصادی ، این بسته انگیزه بسیاری از افراد جویای کار است.
مسئولیت های موقعیت شرکت مشاور مدیریت ، مهارت های تحلیلی ، سازمانی و ارتباطی مشاور را تیزتر می کند. این قابلیت ها بصورت روزمره مورد استفاده قرار می گیرند و بنابراین با تجربه طولانیتر بهبود می یابند. حتی اگر یک مشاور تصمیم به ترک صنعت بگیرد ، می تواند این مهارت های پیشرفته را در سمت های بعدی به کار گیرد.
مسئولیت های یک مرکز مشاوره مدیریت می تواند به صورت فردی خلاصه شود که به یک سازمان کمک می کند تا کارایی و سود خود را بهبود بخشد. مطالعات تحقیقاتی و تقسیم بازار و تجزیه و تحلیل رقابت بر رشد شرکت متمرکز است ، که به طور غیرمستقیم به هزاران کارمند کمک می کند. این هدف به مشاوران آرزوهایی نجیب می بخشد و آنها به طور مستمر دانش خود را افزایش می دهند زیرا این شغل بسیار روشنفکر است.
مشاوران تعیین شده اند تا در پروژه های متنوع برای مشتریان مختلف کار کنند. به همین دلیل ، آنها می توانند شبکه خود را بدون تلاش زیاد گسترش دهند. ارتباطات آنها ، اگر به درستی پرورش یابد ، می تواند منجر به فرصت های بیشتر ، اشتغال بهتر و دوستی های پایدار شود.
موقعیت مرکز مشاوره مدیریت نیز دارای معایبی است. چهار مورد از آنها در زیر ذکر شده است:
مشاوران مدیریت به دلیل ماهیت شغلشان ساعتهای طولانی کار می کنند ، از 60 تا 80 ساعت در هفته. وقت آنها با جلسات مشتری و تیم ، مصاحبه ، کارگاه آموزشی ، حل مسئله ، بحث گروهی متمرکز و ارتباط با مشتری صرف می شود. از این رو ، مشاوران برای انجام تجزیه و تحلیل و ارزیابی نیاز به ساعات اضافی دارند تا بتوانند به موقع و ماهرانه خواسته های مشتری را برآورده کنند.
ساعات کار در بین شرکت ها متفاوت است ، اما در شرکت های مشاور سطح بالای مدیریت مانند McKinsey ، Bain ، Booz و BCG ، انتظار می رود که به طور متوسط بیش از 60 ساعت در هفته کار کنند.
یکی از باورهای غلط رایج مشاوران مشتاق این است که سفر یک بخش جذاب از حرفه مشاوره مدیریت است. در ابتدا سفر می تواند هیجان انگیز باشد ، اما وقتی مشاوران متوجه می شوند که چه مدت از وقت خود را صرف هواپیما و هتل می کنند ، راحتی خانه را از دست می دهند. مسافرت همچنین می تواند طاقت فرسا باشد. مشاوران دائماً در حال سازگاری با محیط جدید ، فرهنگ جدید و افراد متنوع هستند. علاوه بر این ، مشاوران در طول سفر خود وقت اوقات فراغت و گشت و گذار ندارند زیرا در کار خود مصرف می کنند.
از آنجا که مشاوران بیشتر وقت خود را به کار و مسافرت می گذرانند ، آنها وقت خود را با خانواده خود فدا می کنند. وقتی آنها بعد از کار به خانه می آیند ، خانواده شان شام را تمام کرده اند و بچه ها از قبل خوابیده اند. به دلیل خواسته های شغلی ، از دست دادن تولد ، سالگرد و سایر اجتماعات خانوادگی یک اتفاق معمول است. مشاوران برای مدیریت وقت خود به نظم و انضباط مطلوب نیاز دارند.
تحقیقات ، تجزیه و تحلیل ها و حجم زیاد کار می تواند باعث استرس هر مشاور مدیریتی شود. علاوه بر این ، مشاوران به طور مستمر با مدیریت آشفته و کارمندان دشوار سر و کار دارند. اعضای تیم مشاور همیشه به دلیل تفاوت دیدگاه ها و شخصیت ها با هم کنار نمی آیند.
اگر تمام معایب ذکر شده در بالا را جمع کنید ، متوجه خواهید شد که یک مشاور مدیریت بسیار استرس آور است.
شما همچنین می توانید مانند ...
نحوه تغییر شغل خود به مشاور مدیریت
تعادل کار و زندگی مشاوره مدیریت
برخی از مواردی که مشاوران مدیریت می دانند اما اکثر مردم نمی دانند چیست؟
داشبورد مدیریتی چیست تجزیه و تحلیل ها به یک کار مهم تجاری تبدیل شده است و اکنون حتی شرکت های کوچک ابزار جمع آوری ، تجزیه و تحلیل و عملکرد داده های را دارند. آنچه غالباً از دست می رود ، درک درستی از مواردی است که باید شامل شود و نحوه تفسیر نتایج. بنابراین تعجب آور نیست که گزارش LinkedIn Global Talent Trends 2020 افزایش 242 درصدی در تعداد متخصصان منابع انسانی را نشان می دهد که از مهارت تجزیه و تحلیل داده ها در پنج سال گذشته برخوردار هستند.
این تحقیق نشان می دهد که در حدود 69٪ از سازمان ها با 10 هزار کارمند یا بیشتر ، تیم های کاملی به کار خود اختصاص داده اند.
در حالی که داشبوردهای مدیریتی اکثر سازمان ها می توانند داده ها را جمع آوری کنند ، بسیاری هنوز تلاش می کنند تا بر اساس آن عمل کنند. داشبورد مدیریت راهی برای ذینفعان منابع انسانی فراهم می کند تا نقاط مربوط به داده های عملی را جمع آوری و به هم متصل کنند و سپس آنها را به روشی به اشتراک بگذارند که با رهبران و مدیران خط مشی تجاری خارج از منابع انسانی همخوانی داشته باشد.
نرم افزار داشبورد مدیریتی ابزاری برای گزارش و اندازه گیری است که به شرکت ها کمک می کند تا KPI های مختلف (شاخص های کلیدی عملکرد) مربوط به کارمندان را ردیابی کنند. این یک فروشگاه تک مرحله ای برای اطلاعات در مورد اهداف حیاتی منابع انسانی فراهم می کند ، و اطلاعاتی را که مربوط به سازمان به طور کلی و مخاطبان است و داشبورد را جستجو می کند ارائه می دهد.
داشبوردهای مدیریتی ممکن است یک صفحه گسترده ساده یا بخشی از یک راه حل جامع مدیریت سرمایه انسانی (HCM) باشد. آنچه مهم است این است که KPI های حیاتی شرکت شما را نشان می دهد و ذینفعان را قادر می سازد تا مناطقی را که نیاز به توجه دارند به راحتی شناسایی کنند.
بهترین داشبورد مدیریت پیچیدگی محاسبات پایان کار را پوشانده ، قابل شخصی سازی ، به روز بودن و ابزارهای تجسم داده است که به دانشمندان غیر داده کمک می کند تا تصمیمات شغلی بگیرند.
آنچه در داشبورد گنجانده شده است به مخاطبان بستگی دارد. رهبران منابع انسانی و امور مالی ممکن است بخواهند داده های متنوع یا درآمد هر کارمند را مورد بررسی قرار دهند و گزارشگری و محاسبات موقت را انجام دهند ، در حالی که رهبران اجرایی ، هیئت مدیره و رهبران خط مشاغل ممکن است به عکس های KPI سطح بالاتر نیاز داشته باشند مانند گردش مالی داوطلبانه یا رتبه بندی eNPS (امتیاز خالص مبلغ کارمند) که رضایت کارکنان را با صفر تا ده نمره اندازه گیری می کند تا به تیم های منابع انسانی معیار رضایت دهد.
به طور خلاصه ، یکی از شاخص های داشبورد مدیریتی باید با مخاطب سازگار شود و معیارهای درست را به روشی مصرفی ارائه دهد.
کاربران اصلی این سیستم ها معمولاً متخصصین منابع انسانی هستند و انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM) می گوید بهترین داشبوردهای منابع انسانی از جمع کردن آمارهای اساسی مانند تعداد کارمندان استخدام شده یا آموزش دیده فاصله می گیرند و در عوض تجزیه و تحلیل را به تجارت وصل می کنند. نتایج. به جای اندازه گیری مثلاً "زمان استخدام" ، پیشرفته ترین داشبوردها روند گردش مالی قابل پیشگیری یا ایجاد گردش مالی در بین عملکرد بالا و چگونگی تأثیر آن بر تجارت را ارائه می دهند.
نرم افزار داشبورد مدیریتی همچنین می توانند داده هایی را از نقشه راه تجربه کارمندان یک شرکت تهیه کنند که درک کارگران از تعاملات آنها با سازمان را از زمانی که برای اولین بار برای کار درخواست کرده اند تا محل عزیمت خود دنبال می کند.
مرتبط و قابل مصرف ساختن داده ها برای طیف وسیعی از مخاطبان ، یک مانع اصلی برای بسیاری از استراتژی های تجزیه و تحلیل ها است. اکثر سازمان ها دیگر برای جمع آوری و نگهداری داده های دقیق تلاش نمی کنند - اما نظرسنجی LinkedIn نشان می دهد که آنها همچنان در حل مشکلات تجزیه و تحلیل منابع انسانی موجود و استفاده از فرصت های جدید با بینش داده های ارائه شده مشکل دارند.
شاخص های داشبورد مدیریتی مرحله بعدی پیشرفت در گزارش دادن است و راهی واقعاً عالی برای رهبران است که نه تنها اطلاعات مربوط به معیارهای حیاتی منابع انسانی را مصرف می کنند ، بلکه براساس آن عمل می کنند. پس از مشخص شدن این معیارها ، داشبورد امکان تجزیه و تحلیل روندها و پرت ها را فراهم می کند که تحقیقات بیشتری را ضروری می کند.
برخی از بینش های برتر در داشبورد مدیریتی کسب و کارهایی که در حال حاضر بدنبال آن هستند ، در مورد عملکرد کارمندان ، برنامه ریزی سرشماری ، خط ها ، اثربخشی جذب نیرو ، شکاف مهارت ها ، برنامه ریزی جانشینی و تقاضای های آینده و اینکه آیا عرضه در دسترس است - به ویژه در شرکت. هنگامی که خطوط داده ایجاد می شود ، منابع انسانی می تواند در مورد وقایع مانند احتمال موفقیت نامزد و خطرات پرواز پیش بینی کند و انگیزه هایی را برای کارمندان با برای شرکت در شرکت ایجاد کند.
در زندگی خارج از کار ، کارمندان عادت دارند به داشبوردی دسترسی پیدا کنند که به آنها امکان می دهد داده ها را به صورت واقعی مشاهده کنند.
کارمندان دارایی های بسیار مهمی در یک سازمان هستند. یک سازمان خوب سازمانی است که از کارمندان خود مراقبت کند. این کار اغلب با توجه به محیط کار آنها انجام می شود. دلیل این امر آن است که کارمندان قسمت عمده ای از وقت زندگی خود را در حین انجام کار در محل کار خود سپری می کنند. از این رو ، محیط کار بر حالات شناختی و عاطفی ، تمرکز ، رفتار ، اعمال و توانایی های آنها تأثیر می گذارد. این نقش مهمی در تعامل کارکنان و همچنین در عملکرد آنها دارد. در واقع ، محیط محیط کار سهم بزرگی برای سازمان در حفظ سطح بالایی از بهره وری کارکنان و از این رو بهره وری سازمانی دارد.
برای خواندن تاثیر محیط کار بر انگیزش کارکنان با ما همراه باشید.
محیط کار می تواند هر چیزی باشد که در اطراف کارمندان در محل کار آنها وجود داشته باشد و بر نحوه انجام کار آنها تأثیر بگذارد. این شامل شرایط بیرونی و درونی است که می تواند روحیه کار را تحت تأثیر قرار داده و از این رو در عملکرد آنها در کار منعکس شود. تعامل شدیدی بین عملکرد کارمندان و محیط کار فیزیکی وجود دارد. محیط فیزیکی محل کار برای عملکرد ، رضایت ، روابط اجتماعی و بهداشت کارکنان بسیار مهم است. شرایط محیطی در محل کار عوامل مهمی هستند که بر روحیه و رضایت شغلی کارکنان و از این رو عملکرد آنها تأثیر می گذارد.
محیط کار و بهره وری اغلب توسط برخی از سازمانها به عنوان دو نقطه مقابل تلقی می شود. دلیل این امر این است که مدیریت این سازمان ها محیط کار را فعالیتی غیرمولد و اضافی ، مصرف کننده منابع می دانند ، که به دلیل عدم تولید ناشی از آن ، آنها را دوست ندارند. آنها معتقدند که با افزایش مهارت کارکنان می توان به افزایش بهره وری کارکنان دست یافت. چنین مدیریت هایی از این واقعیت غافل هستند که اکثر مشکلات بهره وری در محیط کار که در آن کار می کنند وجود دارد. این مدیریت ها نمی دانند که بهره وری پایین تر و قادر به تحقق تمایل به افزایش بهره وری نیستند ، به دلیل سو of عملکرد محیط کار است. نوع محیط کاری که کارکنان در آن فعالیت می کنند ، نحوه عملکرد آنها را تعیین می کند. محیط موثر در محل کار ، انتظارات از کارمندان را بالا می برد بدون اینکه لزوماً به آنها وسیله یا منابع اضافی برای مدیریت این کار بدهد.
بهره وری کارکنان قلب و روح هر سازمانی است. موفقیت سازمان بسیار به عملکرد کارکنان آن در محل کار بستگی دارد. کارکنانی که تلاش مضاعفی انجام می دهند اغلب تفاوت زیادی در عملکرد سازمانی ایجاد می کنند. افزایش بهره وری کارکنان یکی از مهمترین اهداف یک سازمان است. محیط کار بر رفتار کارکنان در محل کار تأثیر می گذارد. در حقیقت ، محیط کارمندان و محیط کار بیشترین کارایی کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد.
محیط محل کار ، کارمندان در نزدیکی محل کار وی هستند. محیط کار کارکنان عامل اصلی تعیین کننده کیفیت کار و سطح بهره وری آنها است. محیط نامناسب خطراتی را ایجاد می کند که محیط کار را ناامن کرده و از میزان بهره وری کارمند جلوگیری می کند. از این رو ، محل کار به محیطی نیاز دارد که کارمند بتواند بدون هیچ مانعی کار خود را انجام دهد. یک محیط کار موثر برای داشتن محیطی لازم است که بتوان نتایج راحت را به راحتی به دست آورد. محیط فیزیکی بر نحوه تعامل ، انجام وظایف و هدایت کارکنان در یک سازمان تأثیر می گذارد. محیط فیزیکی به عنوان جنبه ای از محیط کار تأثیر مستقیمی بر حس انسان دارد و تعاملات بین فردی و در نتیجه بهره وری را با ظرافت تغییر می دهد. این بدان دلیل است که ویژگی های محل کار از نظر بهره وری و سطح رضایتمندی پیامدهایی دارد. محیط کار مهمترین عامل برای کارکنان است.
یکی از جنبه های فیزیکی تاثیر محیط کار بر انگیزش کارکنان محیط کار تأثیر مستقیم بر بهره وری ، عملکرد ، سلامتی و ایمنی ، راحتی ، تمرکز ، رضایت شغلی و روحیه کارکنان دارد. یک محیط مناسب ، مفید و مناسب در محیط کار باعث بهبود توانایی های جسمی و روحی کارمندان در انجام کارهای روزمره آنها می شود. یک محیط نامناسب و نامطلوب در محیط کار منجر به استرس در کار می شود. همچنین باعث خطاهایی می شود که توسط کارمندان مرتکب می شود. همچنین ، نامناسب بودن محیط کار منجر به کم استفاده شدن توانایی های موجود در کارمندان می شود. همچنین باعث ایجاد استرس در کار در کارمندان می شود. از عوامل مهم در محیط کار می توان به طراحی و سن ساختمان ، چیدمان محل کار ، تمیزی ، محل کار اشاره کرد.